دیار ِقاصدک
دیار ِقاصدک

دیار ِقاصدک

گام ۲۱ و بارش رحمت الهی

 

امروز فقط میتونم بگم مدد مولا علی(ع) و توسل به آن حضرت باعث شد بتونم آپ کنم! چرا که سایت منطقه مون خراب شده و زنگ هم زدم میگن تا چندروز همینطوره و چنددقیقه یکبار نت قطع میشه!.الان نزدیک اذان مغربه و باید برم هیئت.(تو پرانتز:دم افطار بازم قطع شد نتم.تا الان که دیگه واقعا دیرم شده!!) برا بار آخر دیدم وصل شده و سریعاً اینها را نوشتم تا بلکه دلی لرزید و اشکی چکید و حقیر هم سهمی ناچیز در دعاهاتون داشته باشم.انشاالله 

خدایا:امشب به علی مرتضی بخش مرا..قاصدک 

طی این چندروز بودند دوستانی که در نامه ها و کامنتهای خصوصی شرمندم کرده و میگن ما که لایق نیستیم و گنه کار! پس جایی  تو این شب نشینی های رمضانی نداریم!.روی سخنم با همه ست و البته به نیابت ازهمگی میگم که: نیاد روزی که مثلا حقیر، خود را تافته جدابافته دانسته و بری از هر عیب و زشتی و گناه!. اما فقط اینو میدونم که همگی گنه کاریم و معترف و نادم . و همچین شبهایی چشم امیدمون به دریای لطف و کرم ذات حضرت حق است و ولاغیر!.با این سخن و درد دل مطلب را به پایان برده و از همگی التماس دعا دارم. ضمن تشکر از دوستی عزیز و همچنین کوثرخانوم گرامی که باعث شدند عرایض بالا را خدمتتون بگم 

 هی میخوام از گناهام جدا بشم هی میخوام بنده ء سر به راه بشم 

آخه تا کی غزل ِ غم بخونم تا کی از قافله ها جا بمونم 

حالا که بارون رحمت می باره حالا که صاب خونه! مهمونی داره 

من تا کی میخوام جوونی بکنم وقتشه خونه تکونی بکنم 

اگه من بدم ،خدا مهربونه هرچی باشم دلمو نمی شکونه 

میدونم که توبه مو میپذیره بدیه منو ، ندیده میگیره 

درد دلهای منو گوش میکنه روزای قبل ُ فراموش میکنه 

قسمش میدیم به مولامون علی  دیگه دست بکشیم از هرچه بدی 

ای خدای مهربان ، یار ِ علی  

ازگناه ِ ما گذر جان ِ علی  

به صفای دل آن شب زنده دار 

جمله عیب و زشت ِ ما پوشیده دار  

 

مولا علی(ع) میفرماید:همان گونه که نشسته بودم ،خواب چشمانم را ربود، 

رسول خدا{صلی الله علیه وآله } را دیدم، پس گفتم :ای رسول خدا از امت تو 

چه تلخی ها دیدم و از لجبازی و دشمنی آنها چه کشیدم! 

پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود :نفرینشان کن ، 

گفتم: خدا بهتر از آنان را به من بدهد ،و به جای من شخص بدی را بر آنها مسلط کند.

ترجمه خطبه ۷۰ 

  

شب قدر است اگر قدرش بدانی 

به سالی آید از عرشش نهانی 

 

در این شب راز و رمزی جاودانه 

اگر درکش کنی ، قدرش بدانی
شعر از:ستاره خانوم گرامی 

 

در بیت خدا شیر خدا را کشتند
داماد نبی امام ما را کشتند 


یارب چه گنه داشت که در وقت سحر
آیینه روشن دعا را کشتند 

 


 

کوثرخانوم عزیز.مطالبی که فرستادید همگی خوب بودند و قابل تامل.اما بنا به همان 

علتی که دربالا گفتم.وقت نشد و به همین روایت بالا و اشعارارسالی بسنده کردم 

خدایا:امشب به علی مرتضی بخش مرا..قاصدک 

  آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است 

یارب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است 

 

تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد 

هردلی از حلقه ای در ذکر یارب یارب است  

 

  طاعات و عباداتتون قبول التماس دعا تا بعد یا علی مدد

گام بیستم بسوی حضرت حق

یک شب قدرگذشت و دل ما احیاء شدبرگهء توبهء ما وقت سحر امضاء شد

سلام و نماز روزه هاتون قبول 

امیدکه اولین باده ازلیالی قدر گوارای وجودتان بوده و ازدعای خیر دیگران رافراموش نساحتید. 

کار ِ برای خدا کردن چندان سخت هم نیست کما اینکه اصولاً دینداری و مومن بودن کارسختی نیست!.به والله که خوب دین آیینی داریم فقط درطول تاریخ کج فهمان ِ متعصّبی بودند که کار را برای مردم آنچنان سخت ساختند که گروهی عطای دین و مذهب را به لقایش بخشیده اند! 

همانطورکه دراسلام و قرآن، خداوند اکثر واجبات و اعمال را برگردن خود انسان انداخته و مثلا برای روزه گرفتن ، شرایط روزه را به خود آدمی واگذار کرده که اگر میدونی روزه برای سلامتی ات مضر است پس این امر از گردنت ساقطه و هیچ جرم و گناهی هم نکردی!.از همین روی ، کار برای خدا کردن نیز نیازی به مرشد و دلیل ِ راه و اذکار خاص ندارد!.نیّت ِ عمل.. 

فقط نیّت ِ عمل است که کاری را دارای اجر اخروی میسازد یا دنیوی و مادّی. 

یاد داستان گونه ای افتادم که در کودکی مادر برایمان میگفت که: 

روزی بنده خدایی از کناری ! میگذشت که درختی را بر سر راه دید و چون حس کرد درخت از بی آبی رو به خشک شدن است، ظرفی پیدا کرد و از جوی آبی که از همان حوالی میگذشت مقداری برداشته و به پای درخت ریخت و گفت: ما که چیزی نداریم!! اینم خیرات برای اموات مون!..گذشت و شب هنگام در خواب دید که پدرش شاد و خوشحال در خوابش آمده و از عملی که آن روز فرزند انجام داده بسیار مسرور است!. 

در همین باب، به خاطره ای از کتاب کیمیای محبّت که شرح حال مرحوم شیخ رجبعلی خیّاط است برخوردم که بد ندیدم یادآوری کنم! 

یکی از دوستان شیخ نقل میکند که فرمود: 

شبها درمسجد جمعهء تهران(احتمالاً منظورهمان مسجدجامع میباشد!) مینشستم و حمد و سورهء مردم را درست می نمودم(جهت قرائت صحیح حمدوسوره) 

شبی دو بچه درمسجد باهم دعوا کرده و آنکه مغلوب شده بود برای اینکه بیشترکتک نخورد آمد و پهلوی من نشست من نیز ازفرصت استفاده کرده و ازاو خواستم حمدوسوره اش را بخواند.!.این کار همهء وقتِ آن شب مرا گرفت.شب بعد درویشی نزدم آمد و گفت: من عالم به علم کیمیا، سیمیا، هیمیا و لیمیا! هستم و آماده ام تمامی این علوم را به شما داده مشروط به آنکه ثواب ِ کار دیشب خود را به من دهی.!! 

شیخ پاسخ داد: نه.اگر اینها به درد من میخورد به من نمیدادی.! 

آری دوستان.!.نیّت و عمل صالح که برای خدا باشد ارزشش ماورای هرچیزی ست!

 

وسط نوشت: 

از عموم دوستانی که دیشب تشریف اوردند و نشدکه جواب کامنتهاشون را 

لااقل بدم بی نهایت ، هم عذر میخوام و هم سپاسگزارم. 

امشب نیز سعی میکنم قبل از رفتن به هیئت آپ شب 21 را آماده کنم تا منتظر نمانده 

و از مراسم پرفیض امشب نهایت بهره را برده و دعاگوی همگی باشید 

ضمن تشکر ازهمگی"کامنتهایی از پرستوخانوم و سمانه خانوم گرامی را بعنوان ِ 

وصف حال و التماس دعا و حُسن ِ ختام تقدیم میکنم

امشب رحمت دوست جاریست، 

 

مانند رود، نه!.. مانند باران، 

 

اگر دلتان لرزید، بغضتان ترکید، 

 

کسی اینجا محتاج دعاست،

 

راستی!!.فرداشب اولین سالگردفوت مربی خوب وفهیم بسکتبال باویلچر! 

مرحوم سیدمسعود میرهاشمی هم هست!(دوستان السابقون ! میدونن جریان را!  

فرداشب شادی روح جمیع اموات وبخصوص ایشون را هم مدّ نظر داشته باشیم.ممنون

ز مردم دل بکن یاد خدا کن  

خدا را وقت تنهایی صدا کن 

در آن حالت که اشکت می چکد گرم
غنیمت دان و ما را هم دعا کن  

امشب تمام آینه ها را صدا کنید 

گاه اجابت است رو به سوی خداکنید  

ای دوستان آبرودار در نزد حق 

درنیمه شب قدر مرا هم دعا کنید

 

  طاعات و عباداتتون قبول التماس دعا تا بعد یاعلی مدد