دیار ِقاصدک
دیار ِقاصدک

دیار ِقاصدک

روزنوشتهای روزه داری26

  السّلام ای روزه داران السّلامعاشقان مخلص ماه صیام

سخنانی بجا مانده از شبهای احیا

چند سالی میشه که جماعتی تندرو درهیئتها و به مناسبتها مروّج  

خرافات گشتند و این کارشان یا باعث فراری شدن عدّه ای از خداو

آل الله گشته،یا باعث گمراه نمودن قلبهای پاک جمع زیادی ازجوانان 

مؤمن به این خیال که مشغول امری مرضیۀ آل الله هستند!.درهمین 

شبهای مراسم سوگواری مولاعلی(ع) حتما شما هم شنیدید 

(چون کم نیستند این بی خردان ودرهرشهری ریشه دوانیده اند) 

مداحی برسر وسینه زنان خود را سگ حیدر کرّار وسگ حسین و 

کلب الرقیه و و مینامند.وقتی پسرم سی دی یکی از همین مداحهای 

مثلا ولایتی! را گذاشته بود گفتم:خدا انبیا و اولیاء را نزد انسانها 

فرستاد ،جهت ارتقای مقام انسانی و شناختن خود و خدای خود.

بقول امام خمینی(ره) اسلام کارخانه آدم سازی ست.

نمیدونم چراهیچ نهاد،ارگان،مقام اجرایی ویا متشّرعی پیدا نمیشه تابه

این جماعت بگه والله این عزاداری ها باعث خشم رسول و اهل بیتش

میگردد.البته اینا نظرمنه..ممنون هم میشم اگر اشتباهه حتما مستند بهم

بگید که مثلا بااشاره به فلان آیه از قرآن یا روایتی از ائمه اشکالی بر

اینان نیست و حتی اشکال نداره که علنی هوار میزنن: 

اشهدان الا الزهرا و علی.. 

روایتی از معصوم(س)شنیدم به این مضمون که:فردای قیامت دوگروه 

دررابطه با مولاعلی(ع)گرفتار آتش جهنم اند.یکی دشمنان مولا و دوم

کسانی که بخیال خود،ازفرط محبّت،علی(ع)را خدانامیدند.ببخشید دیگه

این حرفها را خیلی وقته میخوام بزنم.اما دنبال موقعیتی میگشتم آخرشم

امشب بی مناسبت وبی مقدّمه گفتم تا بلکه باطرح نظرات دوستان یا 

متوجه خطایم درنوشتن بشوم، یا نظرات صحّه ای باشند بر این نوشتار 

تا لااقل درحد وسع و توان ازشیوع این تفکرات جلوگیری کنیم.باور کنید 

همین حرفهاست که باعث وهن اسلام و بخصوص مکتب پویای تشیع 

گشته و وهابیّون را جری تر کرده در مقابله با اسلام ناب محمدی(ص)

ماآدمها معمولا اگرمحافظه کار نباشیم وعافیت طلب! وقتی ستمی میبینیم

فریاد میکشیم.فرقی هم نداره ستم به شخص باشه یا به جماعتی.!.

خداوندهم که فریاد زدن را دوست نداره و در قرآن فریاد و یا باصدای

بلند سخن گفتن را به انکرالاصوات تشبیه نموده، این نوع فریاد بر سر

ستمگر را دوست دارد چرا که او بنده هایش را آزاد آفریده و

تن به ستم ستمگران دادن را نهی کرده.!. 

خدایا مدد کن تا ستم را ببینیم!!!

(خب خیلی وقتهاقدرت تشخیص اینکه داریم ستم میبینیم را نداریم وتازه، 

کلی هم اون ستمگر را دعاگوهستیم ازاعماق جان!)وقتی خدا کمک کرد 

تا ستم را دیدیم.اونوقت فریاد میکشیم و همین فریادمان باعث خشنودی 

خالق میگردد..پس در ادامه دعا کنیم که خدایا کمک کن تا فریاد بی جا و 

به خطا نزنیم!.چه بساهم موجب خشمت شده وهم حنجرۀ الکی پاره کردیم

خدایا کمک کن برسر ستگران بلندترین فریاد هستی را بزنیم

هم صدا باتو و عرش کبریایی ات. 

اینم یه عکس که هنوزنمیدونیم فریادمون را توحیاط باید بزنیم یا درحیات بعدی:ملالغتی!

  

مارا به دعا کاش نسازند فراموش
رندان سحرخیز که صاحب نفسانند
 

 التماس دعا تا بعد یاعلی مدد

 

پ.ن: امشب افطاری دعوتم.ازنوع اجباری!.آخه به فامیل نسبی میشه گفت:کار دارم اما فامیل سببی،جگر شیر میخواد که من ندارم.پس راه رفتنی رامثل بچه آدم کله مو میندازم پایین و میرم

اما هنوزم معتقدم: ژیان ماشین نمیشه 

خانوم معلم.دعاشو به جون ژیان کن امشب زود آپم را دیدید

روزنوشتهای روزه داری۲۵

   السّلام ای روزه داران السّلامعاشقان مخلص ماه صیام

پسرک نجوا کرد:خدایا بامن حرف بزن،مرغ دریایی آوازخواند 

پسرک نشنید؛پس فریادزد:خدایا بامن حرف بزن!. 

رعد درآسمان پیچید.ولی اوگوش نداد،پسرک نگاهی به اطراف کردو 

بازگفت:خدایا بگذارببینمت!.ستاره ای درخشیدامّا بازتوجّهی نکرد 

وفریاد زد:خدایا بمن معجزه ای نشان بده!.یک زندگی متولد شد. 

ولی پسرک نفهمید!.باگریه وناامیدی گفت:خدایا بامن در ارتباط باش. 

بگذاربدانم اینجایی،خدا پایین آمد ُاو را لمس کرد. 

ولی پسرک پروانه را کنار زدُ رفت.!.

 

هم برای خودم تاحدودی سوال بودوهم چندنفرازدوستان پرسیدندکه:

الان شبهای احیاءتموم شده،یعنی خدا مارا بخشیده؟اصلا بخشیده شدیم

ازکجا بهمون ثابت بشه؟؟ویا اینکه درهای رحمت خدافقط همین سه

شب بازبوده!؟دنبال جوابی میگشتم که سحرگاه امشب درتماس تلفنیِ ِ

مجری برنامه سحرگاهی شبکه یک با آشیخ حسین انصاریان به تموم

سوالهایی که درذهن خود ودوستان بود،رسیدم.بخاطرِهمین داستان ِ

بالارانوشتم.چون اون موقع ِشب اصلاْ فکرشم نمیکردم جوابی پیدا

کنم!.چرا که درفکرسحری خوردن بودم!.امّاخداهمیشه با بنده هاش 

حرف میزنه.فقط کافیه بخواهیم.شیخ حسین انصاریان راهم چون از 

نوجوانی میشناختم،سخنانش را بد ندیدم برای استناد کردن:

 

شیخ حسین گفت:این یه تهمت بزرگیه به خدا،اگر بگیم یعنی خدا،

مارا بخشیده؟؟مگه میشه؟؟شک به رحمت خدا کردن تـُهمته.وقتی تواز

گناه خودت پشیمون شدی ُاعتراف کردی ُ العفو گفتی وسعی داری

تکرارش نکنی،چرا نباید بخشیده شده باشی؟؟به خدای بزرگ تهمت 

نزن.!.یا اینکه بگن رفت تا سال دیگه و شبهای احیای بعد!.درهای 

رحمت خداهمیشه بازه.(البته قریب به مضمون سخنان استاد را یادآور شدم)

انشاالله موردبخشش خداوند قرار گرفته ولااقل دور ِهمون گناهانی که

معترفش بودیم نرفته و شیطان را نا امید کنیم.آخه بد روزگاری شده:

 

 تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز؟ 

 

 می کشم ناز یکی تا به همه ناز کنم 

خدایا چنان کن سرانجام کار   توخشنود باشی و ما رستگار 

التماس دعاتا بعدیاعلی مدد