آخرین دلنوشتهءیک روزه دار

عید برعاشقان مبارک بادعاشقان عیدتان مبارک باد    اینک پس ازیک ماه عبودیت،الطاف رحمت خدا نازل گشت برمسلیمن عیدآمدوعید آمد آن بخت سعید آمد..انشالله که جملۀ طاعات وعبادات عموم عزیزان مورد قبولی حضرت حق جل جلاله واقع گشته است.           هلال ِ عید می بینی و من پیوسته اَبرویت مبارک باد بر تو ومن دیدن ِرویت     ازتمامی عزیزانی که در این یک ماه تحمّلم کرده و از طرفی با  دلنوشته های زیبا وگرانسنگ شان یاریگر نوشته های بی رمقم بودند نهایت تشکروسپاس رادارم.وظیفه خودمیدانم ازشاپرکِ عزیزِمهاجر بخاطرارسال کامنتهای دعاهای روزانه درقالب شعرکه مکمّل پستهایم بودوهمینطورازخانوم معلم عزیزکه هرشب مارا میهمان روایات و احادیثی ازاولیاءالله وکلام الله مجید مینمودند وهمینطور از، محیاسادات گرامی که بخاطرماه رمضان ُ دلمشغولیهام فراموشم شده بود تولدش را!مثل ِفاطمه خانوم عزیز که عدم سرزدنم باعث ِ کدورت خاطرش شده بود!. ازسمانه خانوم عزیزومهتاب،آشنای یار*یاردلنوازوپرستوی گرامی که با ارسال مطالب هرازچندی یاری ام دادند در آپ های شبانه، و  سکوت گرامی،آقای عباسی عزیز.آقاشهریاروجناب میم وحاج آقاسامع ویاقوت عزیز و دوست آسمونی!وشاپرک چشم براه و سیما خانوم با دنیای کوچکش!.یونیکورن عزیز.مرجان خانوم(عشق هرگزنمیمیرد) آقای مهدی شکوری وعزیزی بزرگوار بنام قاصدک دیارباقی که به موقع بدادم رسید!!..ودوستانی که وب ندارندامّاسرفرازم میکردند: داش سلیمون گل.کوثرگرامی.ترانه خانوم.و دیگرعزیزانی که احتمالا الان حضور ذهن ندارم وشرمنده میشم اگر نامی ازشون برده نشده!! و دریک کلام از همه عزیزان،حتی دوستان گذری که لااقل یک بار  ردّپایی ازخود برجای نهادند نهایت تشکر رادارم!،که اگر نبود  تلاش و یاری شما،هرگز قادر به ادامه راه نبودم.یه کم بوی وداع  داد این آپاما بزودی برمیگردم هااااهرچی عکس ِ گل و  قلب ِقشنگ داشتم تو این آپ گذاشتم تا تقدیم یکایکتون کنم!.  چه کند؟بینوا همین دارد.!.  گیرند همه روزه و من ،  گیسویت  بینند  همه هلال  و  من ،  ابرویت   از جمله ی این  دوازده ماه  تمام   یک ماه مبارک است آن هم رویت   زنده باشیدُهمواره سلامت.تابعد یاعلی مدد

بعد نوشت:  وعده دیدار:آدینه وعید فطر و قاصدک آدینه ها    هرچی آرزوی خوبه،مال تو

روزنوشتهای روزه داری29

السّلام ای روزه داران السّلامعاشقان مخلص ماه صیام

 رعایت اعتدال 

شب احیا که عازم هیئت بودم هنگام اذان قطار در یکی ازایستگاههای مترو ایستاد 

که باصدای روحبخش ربّنای استاد شجریان مواجه شدم!.اول فکرکردم یکی ازهمین 

قاری های فرمایشیه که دارند تقلید صدای ایشون را به بدترین وجه در سیمای ملی! 

اجرامیکنن اما خوب که دقّت کردم دیدم نخیررر.صدا،صدای خود استاده.حالا بماندکه 

چطور شده مسئولینِ متروی ایستگاه دکترشریعتی این صدارا ازبلندگوها حاضر به 

پخش شدند.دراین شبهاچندین باربه این موضوع پرداختم.اما امشب میخوام به پاس 

زحمات ایشون و تمامی دلهایی که باصدای استاد درلحظات افطار با خدای خود راز 

و نیازی نمودند در این آخرین شبهای ماه رمضان بانقل خاطره ای ازایشون درحقیقت 

رسم ادب و وفاداری و حرمت نهادن را بجا بیاورم: 

استادمحمّدرضا شجریان جایی تعریف می‌کرد که همراه با دخترش و 

یکی ازمسئولان فرهنگی سابق در یکی ازرودهای اروپا به قایق‌سواری 

میپرداخت،قایق باریک بود ومهارش دقّـّت زیادی می‌طلبید.!! 

شجریان ودخترش دریک قایق وآن مسئول وهمراهش نیز در قایق دیگر.

تا رسیدن به مقصد،قایق ِهمسفرانش بارها در آب واژگون شد ولی استاد 

توانست بدون خیس شدن به مقصد برسد!.آن مسئول پس از رسیدن به 

مقصد به وی گفت:حالا توانستم راز ماندگاری و موفّقیّت تو را دریابم 

و آن هم این تواناییه تو در داشتن اعتدال در زندگی است، چیزی که 

بسیاری از آن محرومند.!!    

  

راستی چه کسی گفت که او آن بالاست

او هم اینجاست و هم آن جاست

اگر هست و خداست

او خودش گفت که اِنـّی مَعَکـُم

پس چه حاجت که به هنگام دعا

آسمان را به طلب بنشینم

آسمان چشم من است

چشم من منزل اوست

دل من کعبه اوست

این همه من هم ازوست

 

 راستی 

ثانیه ها نامردند 

گفته بودند که برمی گردند 

رفتند و پس از رفتن ِشان 

بیخودی عقربه ها می چرخند 

  طاعات و عباداتتون قبول 

 التماس دعا تا بعد یاعلی مدد