دیار ِقاصدک
دیار ِقاصدک

دیار ِقاصدک

حساب..هندسه..گذر ِعمر و تُهمتِ روزگار!!

سلام

برلب جوی نشین وگذرعمرببین !!

یادمه که از قدیم الایام! هیچوقت تاریخ تولد وچندساله بودن ِکسی را نمی تونستم حفظ کنم! اصلا بهتربخوام بگم! از عدد و رقم خوشم نمیاد و دیگه همه میدونند چقدر از حساب وهندسه وریاضیات متنفربودم! یه خاطره درهمین رابطه را درپست بعدی خواهم نوشت(البته بشرط بقا و حیات!!) علی الحساب با ذکر یه خاطره دیگه بریم سراغ اصل مطلب و مراد ازاین دل نوشته!

پارسال که سفری به اصفهان داشتم در دیدار با یکی ازبستگان احوال پدرش راجویا شدم که گفت تعریفی نداره! گفتم یه سر بریم خونه تون تا عرض ادب و سلامی بکنم!.پدر ، زمانی برای خود و ایل وتبارش کسی بود و بزرگ فامیل..ازطرفی هم یه تقویم گویا بود!بطوری که تاریخ تولدهربچه ای از فامیل یا سالمرگ کسی را میخواستن ازاون می پرسیدند و ایشونم فی الفور تاریخچه ای از اون شخص را برای همه رو میکرد!خلاصه..رفتیم خدمتشون و دیدم بدجور دچار فراموشی و یا آلزایمرشده ! به حدی که وقتی پسرش منومعرفی کرد گفت:میشناسمش..و بعد یه بیوگرافی از پدرش داد و اینکه : دیدم بوی بابامو میده!!تعجبمتوجه شدم که کلی قاط زده و فایلهای جاسازی شده تومغزش بهم ریخته وهمه چیز درهم برهم شده! دربازگشت و تو خونه برادرم که صحبت ازایشون شدگفتم: میدونیدچرا کا اسکندر! اینطوری شده؟؟! بخاطر اینه که یه مشت عدد و رقم که به درد هیشکی نمیخوره را ریخته تو مُخش و الان مِموریش! پُر شده و برا همین همش اِرور میزنه! یکی هم پیدا نمیشه مموریشو فورمات کنه تاشاید چندصباحی راحت بشه پیرمرد!!

برای همینه که اصلاً عدد و رقم را تو مغزم ثبت نمیکنم تا مبادا اِرور بزنم!.چاره را دراین دیدم

بیام تو دیارقاصدک تاریخ تولّد ِ این تُهمتِ روزگار !( نَوهء کوچولو مو) ثبت کنم

عازم سفر به شهر بَم بودم که ایشون*سجّاد*پابه عرصه گیتی نهاد

عکس بالا مال هفت روزگیشه! که خواب بود و البته سبز!

برا این پُست دیشب رفتم خونه شون وبیدارش کردیم و عکس17روزگیشو گرفتم

شیطاناین عکسم میذارم برا اونایی که حتماً ازم سایز کفش و پیرهنشو میپرسن!

از اندازه دست خودم قد و بالای ایشون را میشه حدس زد چند وَجبه؟!

پ ن (1):

این روزا حتی آب هم میخوام بخورم همه میگن:بابابزرگ شدی دیگه!! قباحت داره والله!عصبانی

فرزند ارشد را که دیگه نگووومنو شکل اون پیرمرده بالایی تجسم میکنه برا خودش!

برای همین بود که به جای نُوه ، نوشتم: تُهمتِ روزگار!

پ ن(2):

دور آخر مسابقاتمون ازهمین فرداست! به همین خاطرعازم شهر یزدهستم.بشرط بقا وحیات(هنوز آرزو دارم و پیرنشدم هاا)پس ازبازگشت خدمت همگی جهت عرض ادب وتشکر میرسم

زنده باشید و همیشه سلامت...تابعد..یاعلی مدد

قاصدک ِبا بصیرت


http://www.eteghadat.com/Files/user1/besm/b_101.png

سلام و صدسلام به خیل مشتاقانی که خواستار بازگشتم بودندمغرور

خیل مشتاقانی که دیگه تعدادشون به عددانگشتان یک دست هم نمیرسه (توپرانتز بگم که الان خیلی خیلی شاکی ام)آخه یه پست نوشتم طولانی!!خواستم جبران غیبتهام بشه! اما درست لحظه ارسال نتم قطع شد و در وصل مجدد یهو دیدم تموم نوشته هام پریدوحشتناکعصبانی

طبق معمول،فی البداهه نوشتم، ّّپس هرچیش یادم مونده دوباره مینویسم!خجالت


طی این مدت از نبودنم چندوقتی درسفر بودم و بعد چندی درسمینارها و چندی بیماری و چندی شرکت درمسابقات(با لحاظ نَفس ورزش و مقام قهرمانی!)نیشخند

ازاونجاکه مثل فاطمه خانوم بلدنیستم برای یک سفر دوروزه ده تا آپ ِسفرنامه نویسی بذارم! پس همینقدربگم این مدت بااحتساب تعطیلات عید، به اصفهان و استان مرکزی(آشتیان) و ابیانه کاشان وقم و جزیره ابوموسی سرکی کشیدم.والسلاممتفکر

(اوفیشش.چندوقت بودکامنت شکلکی نداده بودم بایدالان تواین پست عقده گشایی کنم وفاصله بین حروف هم حتی الامکان نذارم)تماسچشمکشیطان

یه آپ چندساعت پیش نوشتم برا همین ارجاعتون میدم اونجا تا بلکه کمی از غیبتم توجیه بشه! چون حوصله توضیح مجدد ندارم وکمی هم کسالت، پس،دوست داشتیداونجاسر بزنید.:

http://janbaz2.blogsky.com/1391/08/15/post-29/

http://www.vafanews.com/tasvir/22950.html


ولایت

اینو باید اول میگفتم که یادم رفتخجالت

عیدغدیر خم بر عموم دوست داران مولا علی (ع) مبارک باد.

ولایت از دیدن من ناقابل فقط مختص مولا علی(ع) است و11 فرزندش ولاغیر!!!!!!!!

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابی طالب


جنگ نرم

انسان معمولا با شنیدن یا خواندن کلمه یا صفتی که از آن آگاهی کامل ندارد برای خود تصویرسازی از آن کلمه مجهول! دارد./نمیدونم اول بار کی و کجا این واژه"جنگ نرم" راشنیدم اما یادمه که همیشه باشنیدن این کلمه یاد کِـرمها و لول خوردن شون میافتم!شیطانسر این کلاسهای آموزش خبرنگاری هم، سرداری ازسپاه که سِمَتِش مسئول مقابله باجنگ نرم بود حضورداشت.!.مار ازپونه بدش میاد دم لونه ش سبزمیشه!سبز.ایشون عنوان داشت که:

حماسه 9دی ازفتح خرمشهر هم بااهمیت تربود چون 9دی الهام گرفته ازخدا بود!تعجب

یواشکی زدم به بغل دستیم که فرزنددوستی جانبازبود وگفتم: منظورش همون روزیه که بابات رفت کلی ساندیس خورد هااااخنده

به هرحال.چون به کارت خبرنگاری جهت لول خوردن! نیاز دارم مجبورم افسرجنگ نرم باشم و لول بخورم تو لونه زنبورها!شیطاندعاکنیدنیشم نزنن چون نمیتونم ساکت بشینم و یکی هرچی میخواد تو مخم به زور فرو کنه!.عکس از خبرگزاری وفا:


بصیرت
نماینده ولی فقیه درسپاه پاسداران:

علم غیب نداشتیم که احمدی نژاد تغییر جهت میدهد.!

خوشحالم که امروز تمام قد! و مفتخرانه اعلام کنم قاصدک بصیرت داشته و دارد! مغرور

آخه چقدر گفتیم که بابااااااا.نمیگم حتما به موسوی رای بدید اما لااقل برید رای سفید بندازیدتوصندوقها و به این آقا رای ندید.ضدولایت نیست که هست!.اقتصاد بلده که نه!!

مدیریت میدونه چیه که معاذلله!

فقط با رمل و اسطرلاب و جمشیدبسم الله میتونه مدیریت جهانی کنه ولاغیر!وحشتناک


متلک گفتن خوب نیست اما این متلک سیاسی را هم بعنوان حُسن ختام بگم و برم!:

ایران جهت امدادرسانی به توفان زدگان سندیِ امریکا اعلام آمادگی کرد!!تعجب

زلزله زدگان آذربایجان هنوز تو چادرهای تابستانی و پیک نیکی دارن سگ لرز میزنن! اونوقت تو نیویورک که گردبادسندی، بیشترین خسارات را بجا گذاشته، چادرهایی مشاهده میشه که مردم برن هم موبایلهاشون را شارژ کنن و هم سری به ایمیلهاشون بزنند!.حتما خوندیدکه: فرماندار نیویورک جمهوری خواه هست و طرفدار میت رامنی، از تلاشهای شبانه روزی ِ اوباما تشکرفراوان کرده؟! لازم به توضیح هست که جناب فرماندار، درصورت پیروزی نامزدجمهوری خواه ، پُست معاون اولی را قبضه میکرد!!!.

بنازم به مدیریت جهانی مموتی و رکورد جهانی زدن برای 200 تا خونه دربخشی از شهرهای زلزله زده!.روستاهای دوردست خونه نداشتند مهم نیست.چون دم دستیها را بیشتر اخبارمیتونه پوشش بده.!


فکرکنم بیشترازاین اطاله کلام نکنم بهتره.خجالت

فقط لطف کنید کامنتهاتون را یک باره ندید! چون ازکجا معلوم که برای تبریک سال نو مجبور نباشید همین پست را تحمل کنید؟!قهقهه

ارادتمند : قاصدک عینک

التماس دعای فراوان.تابعد..یاعلی مدد