دیار ِقاصدک
دیار ِقاصدک

دیار ِقاصدک

یازده بار شمردیم یکی بازکم است!

   

مولای من 

ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم 

اگر آمدی و من نبودم 

یک فاتحه نوازش اهل قبور کن

   
خجسته میلاد منجی عالم بشریت، آخرین ستارهء شبهای عاشقی 
بقیه الله الاعظم، مولا حجت بن الحسن المهدی(عج)
برعموم شیفتگان و منتظران حضرتش مبارک باد.
   
 زنده باشید و سلامت تابعد   یاعلی مدد
نظرات 77 + ارسال نظر
قاصدک/خودممممم شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:16 ق.ظ

سلام به همگی
کامنت خودم تو پست قبلی داشت شهید میشد! براهمین
دوباره اینجا مینویسم که :خانوم معلم عزیز واقعا ممنون
بابت قبول زحمتتون بخاطر آهنگ یا مداحی وبلاگم
بقیه شم برید پست قبلی بخونید خب
درضمنشم: ط. ن. ب.
حالا که مرسومش کردید موازین هم نداریم!! هیشکی هم
نمیذارم بیاد رو سکو

ممنون از حضورتون!!.مبارکه ط.ن.ب تون

مریم شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:26 ق.ظ

سلام
بالایی که قبول نیست پس ط.ن.ب

اینجا دیار خودمه! هرچی هم گفتم ط.ن .ب را بردارید قبول نکردید پس خودم اوللللل.موازین شرعی هم رعایت نمیکنم چون خودم تنها اون بالا دارم مدال میگیرم

مریم شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:35 ق.ظ


تا نقش تو هست نقش آیینه ما
بوی خوش گل نشسته در سینه ما

در دیده بهار جاودان می شکفد
با یاد تو ای امید دیرینه ما

پیشاپیش ولادت موعود هستی ، حضرت امام زمان ( عج ) را تبریک عرض می کنم .

هنوزم پیشاپیش تبریک میگید؟؟!!!
خب شب میلاده دیگه!!!
پیشاپیش مال چندشب پیش بود
منم تبریک میگم خدمت شما خانوم معلم عزیز

مریم شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:40 ق.ظ

قاصدک خان معنی این بدعت گذاریها چیه ؟!!!!!!!!
چه قشنگ برای کامنت خودشون جوابیه هم نوشتند !!!
من یکی که دارم از دست این کارای عجیب و غریب شما شاخ در میارم !
بعد از قرنی من تو وب شما اول شدم با زبون خوش از رو سکو بیاید پایین وگرنه من می دونم و شما !

بدعت؟؟!!!!چطور وب شماها میان و نخونده فقط میگن:ط.ن.ب؟! من چیزی گفتم؟!!
چشممممم.فقط بخاطر لطف امشب تون قبول میکنم موازین رعایت بشه و شما دوم
چه کنیم دیگه؟!.چقدر بزرگوارند و آقاااا این آقایون؟!

مریم شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:48 ق.ظ

چقدر این اسماء امام زمان (ع) قشنگند
از کجا پیداش کردید ؟!
نمی ذارید که آدم چشمش خوب همه چی رو ببینه !
قاصدک عزیز واقعا منو شرمنده کردید ... من یک کار کوچولو برای یک دوست بسیار عزیز انجام دادم . راستشو بخواید پیش باران و فاطمه و سمانه حسابی کم آورده بودم
راستی اشکال از اسکای بود، نمی دونم چرا ؟ بهتون گفته بودم که خودم تو اسکای وب دارم رفتم یک بار دیگه مداحی شما رو اونجا دانلود و اپلود کردم ولی آدرسی که می داد مشکل داشت .
خب من باید برم چون پسر ارشد با سیستمش کارررررررررر داره
کلی ذوقیدم واسه اینکه اووووووووووووووووووول شدم
خوب بخوابید .

پس فکرکردید چرا فرت و فرت! شارژم تموم میشه؟؟!!.ازبسکه دنبال این موارد قشنگ قشنگ میگردم
خواهش میکنم خانوم معلم.واقعا زحمت کشیدید.چون خودم کلی اسارت کشیدم بخاطرش میگم ممنون زحمت کشیدید
پیش باران و سمانه و فاطمه کم اوردید؟؟!!!
البته اینها هم لطف دارند اما منکه همیشه بهتون زحمت میدم و شماهم باگشاده رویی جواب دادید
اما دوستی سرجاش..اول خودم شدم دیگه!!!.گفتم شما دومخب برااینکه باز نیایید شکلک عصبی و زیرلب فحاشی کنون! را نذارید.قبول.شما اولدلیل دیگه شم برا همینه که راست میگید.اینجا معمولا دخترااا اول میشن.امشب خوابشون رفته انگارجیرجیرکها هم ازصدا افتادند.پس منم برم بخوابم فردا هیئت داریمشب تون خوش خانوم معلم عزیز

مریم شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:55 ق.ظ

نخیر ! من اوووووووووووووووووووولم !
یک کم انصاف داشته باشید ! به اولین کامنت من نگاه کنید ...اینقدر هول بودم که یادم رفته آواتارم رو ثبت کنم !
شما فکر می کنید چرا ؟؟؟!!!!
خب معلومه ! چون می خواستم اووووووووووووول بشم
اوووووووووووووووووول نه دوم !
حالا لطفا با زبون خوش از اون بالا بیاید پایین

خب خانوم معلم.تو وبلاگای دیگه که نمیشه لااقل اینجا سکوهاش جاداره.هردو مدال بگیریم دیگه!!!
باشه بابااااا.گفتم که.چون همیشه دخترااا اول میشن این بار شما اول.نخواستیم ما این مدال رااما دومی را دیگه نگید نه هااا.خودم دوم

پرستو شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:25 ق.ظ

سلام
خودم دومم!
گفته باشم!

راستی :
آپیدم گلم!

بفرما خانوم معلم.اینقدر بحث کردیم یه مدعی پیداکرد دومی
هیچی دیگه.!!.بفرمایید من اصلا بیام پایین

پرستو شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:27 ق.ظ

عیدتون هم پیشاپیش مبارک باشه ایشالله .
انشاللهکه ایم شادی رو در پیش رو داشته باشید .

اگه بدونین که چه قدردلم برای همه تون تنگ شده بود .

ممنون از حضورتون.انشاالله سفرهم خوش گذشته شهر خانوم معلم
شما لطف دارید.خب لابد دل دوستان و ایضا بنده هم تنگ میشه

مریم شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:35 ق.ظ

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی؟

به ره تو بس که نالم ، ز غم تو بس که مویم
شده ام ز ناله نالی، شده ام ز مویه مویی

بنموده تیره روزم ستم سیاه چشمی
بنموده مو سپیدم صنم سپید رویی

همه خوشدل این که مطرب بزند به تار چنگی
من از آن خوشم که چنگی بزنم به تار مویی

چه شود که راه یابد سوی آب تشنه کامی؟
چه شود که کام جوید ز لب تو کامجویی؟

همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه بنشین کنار جویی

ز چه شیخ پاکدامن سوی مسجدم نخواند
رخ شیخ و سجده گاهی، سر ما و خاک کویی

بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت
سر خمّ می سلامت، شکند اگر سبویی

فصیح الزمان رضوانی

ستاره شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:46 ق.ظ http://ashnayemahjoor.blogfa.com/

سلام و صد سلام به قاصدک سبز

شما چرا بقول خودتان وقعی ننهادید

اینهمه شعر از خودم درو کرده بودم نه احساسی و نه واکنشی

فقط مریم جان شاخ در نیاوردند ، من هم کمی تا اندکی در آوردم

خوب یه دفعه میومدی ، مینوشتی "" به به چه خوشگل نوشتی """

مگه کف دستمو بو کردم که شعر ازخودتون بوده؟!.شکسته بندی نکنید تا منم بفهمم
الان اومدم گفتم:چه خوشگل نوشتی.وبت هم نازه

ستاره شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:14 ق.ظ http://ashnayemahjoor.blogfa.com/

آقا قبول نیست

الان که با دقت به کامنتها نگاه کردم ، خودت که هیچ

می ماند مریم بانو و پرستو جان ، بنا بر قوانین ورزشی وبلاگی من سوم شدم ، لطفا مدیر وبلاگ مدال برنز را تقدیم کنند به ستاره از یار دلنواز

در مورد وقع نهادنتان همین بس که از دلنوشته ام ، نوشتم و دیگر اینکه در بیت آخر اسم خودم را هم آوردم تا دوستان کاملا مطلب را بگیرند.در آینده تخلص من ستاره است آنهم ستاره ی سبز

ساحل شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:14 ب.ظ

آب زنید راه را هین که نگار میرسد
مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد...
عید همگی مبارک...انشااله همه باهم جشن ظهورشون رو بگیریم...برا ظهورشون چراغانی کنیم برا ظهورشون پست بزنیم
اللهم عجل لولیک الفرج
جناب قاصدک ممنون...ببخشید من دیشب بدجور سردرد داشتم...نتونستم براتون کاری بکنم که هیچ خودم هم کارم پیش نرفت..خدارو شکر خانوم معلم عزیز همیشه اماده اند برای کمک
امشب شب خاصیه ...دعا که میکنید منو هم فراموش نکنید
هوراااااااااااااااااااااااا...عیدتون مبارک

فاطمه شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:17 ب.ظ

سلام بابا محمد خوبین؟چهه خبرا کم پیدا بودین که اومدم حالتونو جویا بشم که دیدم ای دل غافل اپ کردین!اونم چه ساعتی؟شبی که همه خوابن این میشه چی اونوقت؟!!

خیلی نامردی کردین که نذاشتین مریم بانو اول بشه!ناحقیه بخداااااااااااااا

فاطمه شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:21 ب.ظ

تبریک فراوان بخاطر شب بسیار عزیزی که پیش روی داریم

کاش می شد واژه ها را شست و انتظار را تفسیر کرد ولی افسوس ..

کاش یه منتظر رواقعی باشیم نه اینکه زبانی بگیم!بهه امید ظهور مولا

فاطمه شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:23 ب.ظ

خیلی خیلی زیبا دراومده نوشته هایی به اسم اقا!مخصوصا رنگ ابی وبنفشش

در انتظار دیدنت همه دلها بیقرارند ..... ای تک ستاره بهشت حسرت به دلمان نذار

ساحل شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:22 ب.ظ

راستی...آهنگه بی نظیر نبود؟

کوثر شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:48 ب.ظ

سلام عمو جان
خوبین؟
خب بغیر از وب من تو وب خودتون هم اول شدین
چه چیزا که باید ببینیم وباور کنیم
خب عمو قاصدکه دیگه
تو وب خودشم اول میشه

عمو چه آپ خوشگلی گذاشتین
دخترتون هم به خودتون رفته هااااااااااااا
فاطمه جون هم کلی از این کارا بلده
خوش بحاااااالتونما که بلد نیستیم
خب
مریم جون اول
پرستو جون دوم
ستاره خانم سوم
ساحل جان چهارم
فاطمه عزیز پنجم
خب منم ششم دیگه
دوتا دوتا رو سکو بایستیم منم روی سکوی سوم جا میشم دیگه
خداراشکر مشکل موازین شرعی هم نداریم
هرچند حالا که بیایین وتایید کنین من میرم قاطی توپ جمع کن ها
سکوی قهرمانی بماند
خب عوضش دفعه ی قبل اول شدم

عمو این شب پرفضیلت وبهتون تبریک میگم
امیدوارم هیچ کدوممون از خوبیها وبرکات این شب بی نصیب نمونیم

برم سراغ مربا پختنم

الهم عجل لولیک الفرج
مهدی جان بیا که دلم بیقرار توست

التماس دعای فراوان

باران شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 05:16 ب.ظ

سلام ...

من اوللللللللللللل

خب تعجب نداره چون من دیشب اومدم اما اسمان قاراش میش بود

باران شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 05:23 ب.ظ

سلام بر آل یاسین
سلام برقائم و گل نرگس ، صاحب زمان ، گل طه ، بقیه الله، ولی عصر ، که میلادش شادی دل هاست وظهورش امید عاشقان ...

میلاد مولای منتظران بر شما و همه ی دوستان فرخنده و مبارک باد

آپ های کوتاهتون رو هم مثل همیشه زیبا و پرزحمت و با سلیقه تهیه میکنید چه معلم خوبی داشتین ها !

از دیشب که وبتون اصلا باز نمیشد حالا هم موزیکش پخش نمیشه پس دوباره خدمت میرسم ببینم مریم جون چهههههههههههههه کرده ؟

فاطمه۱ شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:13 ب.ظ http://ghasedakekhial.blogfa.com/

دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام

به لطف الهی فردا از آن ماست....

عید نیمه شعبان مبارکتون باشــــــــــــــــه


فاطمه۱ شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:14 ب.ظ http://ghasedakekhial.blogfa.com/

آقا بیا بخاطر باران ظهور کن

مارا از این هوای سراسیمه دور کن

وقتی برای بدرقه عشق می روی

از کوچه های خسته ما هم عبور کن

اللهم عجل لولیک الفرج

عباسی شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:45 ب.ظ

سلام

چقدر منتظرم من، خدا کند تو بیایی

نشسته پشت درم من، خدا کند تو بیایی

از آن درخت شکسته، از آن پرنده خسته

هنوز خسته ترم من، خدا کند تو بیایی

همیشه در سفری تو، بهار و برگ و بری تو

درخت بی ثمرم من، خدا کند تو بیایی

غریب مانده ام اینجا، غریب مثل پرستو

شکسته بال و پر من، خدا کند تو بیایی

شب است و ماه، تویی تو؛ نشان راه تویی تو

ببین که در بدرم من، خدا کند تو بیایی

عیدتان مبااااااااااااااااارک

دخترووتون شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:03 ب.ظ

سلامممممممممممممممممممممممممممممم

به عموی عزیزتر از جونممممممممممممممممممممم

منم صدممممممممممممممممممممم

ای روزگار خانوم معلمی این اولی به هیشکی وفا نکرده

یه زمانی هیشکی جرات نمیکرد اینجا اول شه

کلی نفس کش میطلبیدیم...
ای ای

دخترروو تون که همیشه دلتنگتون شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:14 ب.ظ

دوست دارم که یک شب جمعه/ صبح گردد به رسم خوش عهدی................ ناگهان بشنوم زسمت حجاز/ نغمه ی دلخوش انا المهدی
خب اینو به باروین هم دادم خب دوست داشتم این اس ام اس رو منم گذاشتمش برا تبریک...
عیدت مبارک مهربون ترین و عزیزترین



مطمئنی اینو خودت اولین بار دادی به همه؟؟!!
ممنون .عیدشماهم مبارک.

دخترووتون شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:42 ب.ظ

راستی دست خانوم معلمییییییییییییی هم از برای درست کردن ترانه وبلاگتون دردنکنه برا من که هر کاری کردم باز نشدم

سکوت یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:23 ق.ظ

سلام سلام

من از اخر اولم انگارخوشم اومد جناب قاصدک از کارتون .کی گفته خود نویسنده نمیتونه ول بشه .میتونه خوبشم میتونه

عرض تبریک به شما وخانواده ی گرام و عروس خانومتونو ودخترای گلتون وتمامی دوستانی که اینجا تشریف میارن

سلام آقا
دلم گرفته
میخوام نامه بنویسم برات
به همین زبون کودکانه
اگه بخوام با زبون ادم بزرگا بنویسم
خیلی سخت میشه نامه نوشتنم
تو اونوقت ازم توقع حرفهای بزرگ بزرگ داری
ومن بلد نیستم
پچس به همون زبون کودکانه
آقا بیا که دلم گرفته
.....


شادباشین وعاشق حق
وخدای همیشه بهارنگهدارتون

مریم یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:11 ق.ظ

سلام
مولای من ! میلادتان بر همه ی عاشقان و منتظرانتان مبارک
کاش بیاید آن روز که ظهور شما را به یکدیگر تهنیت و شادباش بگوییم و خاک قدوم مبارکتان را توتیای چشم سازیم
قاصدک عزیز مجددا میلاد امام زمان علیه السلام رو تبریک می گم .
راستی باران جان ، زحمت تهیه و تنظیم و ویرایش مداحی رو قاصدک عزیز کشیدند من فقط تو قسمت کد آهنگ یک کوچولو کمکشون کردم
قاصدک جان در این شب عزیز ، خیلی خیلی از شما التماس دعا دارم . ممنون

کوثر یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:48 ق.ظ

بوی گلها عالمی را مست وحیران میکند
دیدن "مهدی"هزاران درد درمان میکند
مدعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار
من گلی دارم که عالم را گلستان میکند

میلاد گل نرگس مبارک

ستاره یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:46 ب.ظ http://ashnayemahjoor.blogfa.com/

روز وشب در خلوت خود بیشمارت می کِشیم
در خـــــزان آرزو طــرح بهــــــارت می کِشیم
ماکه عاشق نیستیم اینها شعاری بیش نیست
سالها خــــوابیم امــــا انتــــظارت می کِشیم
هاشمی زاده

باران یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:15 ب.ظ


عید امید ،بر مریدان ِآن مراد مبارک باد

عاشق که شدی خطا نباید بکنی

حتی به خودت جفا نباید بکنی

حالا که شدی چشم به راه مهدی (عج)

جز بر فرجش دعا نباید بکنی




یارب عید است عطا بر همه ده

بر ماتم و اندوه همه خاتمه ده

پایان غم همه ظهور فرج است

تعجیل فرج به مهدی فاطمه ده








باران یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:29 ب.ظ

سلام خدمت شما و همه ی دوستان عزیز که اکثرا هم پوستی وزیر پوستی در دوستی مشترکیم !! ( چه شاعرانه شد)

امیدوارم از این روز عزیز بهره وفیض کافی رو برده باشیم و ایضا دعا برای ظهور مولای غریبمان رو فراموش نکرده باشیم

مولودی وبتون رو شنیدم بسیار زیبا وانتخاب به جایی بود مریم جون دست شما هم درد نکنه شما به همه ی دوستان لطف داری سلامتی و دل خوش براتون از خدای مهربان خواستارم

در پناه حق...

ستاره یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:33 ب.ظ http://ashnayemahjoor.blogfa.com/

انتظار یعنی اعتراض به مدعیان دروغین!

کجاست منتظر تو؟!
چه انتظار عجیبی!
تو بین منتظران هم عزیز من چه غریبی!
عجیب تر که چه آسان، نبودنت شده عادت!
چه کودکانه سپردیم دل به بازی قسمت!
چه بی خیال نشستیم!
نه کوششی، نه وفایی!
فقط نشسته و گفتیم:
خدا کند که بیایی!

انتظار یعنی اعتراض به مدعیان دروغین!
میلاد بزرگ پرچمدار عدالت مطلق بر تشنگان عدالت مهدوی مبارک باد!

ستاره یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:35 ب.ظ http://ashnayemahjoor.blogfa.com/

وای چه قشنگند

این اسامی خوشرنگ را تازه دیدم

دست شما درد نکنه ، خیلی زحمت کشیدی

دوست سبز دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:21 ب.ظ

مرضیه وفامهر، همسر ناصر تقوایی دو هفته در بازداشت

جرس: مرضیه وفامهر، همسر ناصر تقوایی و بازیگر فیلم “تهران من حراج” بازداشت شد.


ایران بریفینگ خبر داد که مرضیه وفامهر، همسر ناصر تقوایی و بازیگر سینما، بیش از دو هفته هست که در بازداشت نیروهای امنیتی به سر میبرد.
تا کنون دلیل این بازداشت به خانواده و یا نزدیکان وی اعلام نشده است، اما به نظر می رسد، دلیل بازداشت وی پخش فیلم “تهران من حراج” ساخته گرناز موسوی است، که وی در سکانسی از این فیلم بدون حجاب در فیلم نشان داده شده است.
فیلم «تهران من حراج» اولین فیلم زیر زمینی پس از انقلاب بود که بدون مجوز وزارت ارشاد ساخته و در سطح شهر به فروش رسیده بود .


گفتنی است پگاه آهنگرانی و رامین پرچمی از هنرمندان جوان نیز در بازداشت به سر می برند.

دوست سبز دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:28 ب.ظ

سوده سلیمانی: خانواده زندانیان سیاسی بعنوان شهروند در نظام جمهوری اسلامی حقی ندارند
مژگان مدرس علوم

جرس: سوده دختر داوود سلیمانی در گفت و گو با جرس با اشاره به محرومیتهای پدرش از ملاقات حضوری و تلفن و با انتقاد از برخوردهایی که با دلسوزان نظام و انقلاب می شود می گوید: واقعا نمی دانیم درددلمان را به چه کسی بگوییم؟ الان کشور ما یک جمهوری است اما ما بعنوان مردم این کشور حقی نداریم. چرا کسانی امثال پدر من که کارنامه درخشانی در دفاع از حق مردم و خاک کشورش دارد باید در زندان باشد؟



سوده دختر سلیمانی در خصوص آخرین وضعیت پدرش به "جرس" می گوید: "ما با پدرم روز پنج شنبه ملاقات داشتیم که متاسفانه ملاقاتمان همچنان کابینی است. ناراحتی و مشکلات جسمانی هم که پیش از این نیز به آن اشاره کردم از جمله اینکه پدرم از همهمه و صدایی که در سرش می پیچید همچنان نگران است و در ملاقاتهای کابینی هم که با گوشی با هم صحبت می کنیم این ناراحتی را تشدید می کند. وی می گوید: این سوال همچنان برای ماست که چرا ما حق ملاقات حضوری را نداریم؟ تقریبا از یک هفته قبل از سیزده آبان پدرم حق تماس تلفنی ندارد که همین تماس تلفنی هر چند کوتاه هم باشد یک دلگرمی برای خانواده و بچه ها ست که آن را هم از خانواده ها دریغ کرده اند.

سوده درادامه می گوید: سیستم زندان رجایی شهر هم این طور است که یک هفته درمیان زنانه و مردانه است در واقع در طی یکماه من دوبار پدرم را می بینم. این همه راه هم تا رجایی شهر کرج می رویم اما ملاقاتمان فقط سی دقیقه است و هربار که می رویم به روی دست خانواده های زندانیان سیاسی مهر می زنند که مثلا ورودتان بلامانع است و از اینگونه برخوردها که بسیار "ناراحت" کننده است.

دختر سلمیانی در مورد شرایط زندان می افزاید: با توجه به روحیه پدرم هر بار که از ایشان از شرایط و امکانات نگهداری شان می پرسیم می گویند الحمدالله بد نیست که ما نگران نشویم اما زندانیان دیگر از کیفیت پایین غذا و نبود امکانات بهداشتی شکایت دارند و ناراضی هستند. بخاطر همین سعی می کنند از جیره خشک استفاده کنند و خودشان غذا درست کنند و در کل وضعیت مطلوبی نیست."

وی با اشاره به مشکلات جسمانی پدرش ادامه می دهد: "ناراحتی قلبی هم که بر اثر شیمیایی شدن زمان جنگ ایجاد شد که دو سال پیش پرونده اش را گذاشته بودیم الان تازه دارند پیگیری می کنند و ما هم دارو می بریم تا استفاده کنند. و بیماری قند هم ارثی است که باید کنترل شود. چون همانطور که می دانید شخصی که بیماری قند دارد هر ناراحتی و فشار عصبی باعث تشدید آن می شود."

ادامه

http://www.rahesabz.net/story/40030/

دوست سبز دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:31 ب.ظ

حبس موسوی و کروبی غیرقانونی و ظالمانه است؛ آزادشان کنید
اعضای هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس

جرس: جمعی از اعضای هیأت علمی دانشکده های دانشگاه تربیت مدرس در بیانیه ای خطاب به ملت آزاده و شریف ایران نسبت به حبس خانگی و غیر قانونی موسوی و کروبی و همسرانشان اعتراض کردند و گفتند: خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط همة زندانیان و از جمله این عزیزان هستیم.


به گزارش کلمه در بخشی از این بیانیه آمده است: بنا بر گزارش منابع موثق، حبس خانگی غیرقانونی و ظالمانة فرزندان رشید ملت سرافراز ایران، جناب آقای مهندس میرحسین موسوی، جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی، و همسران آزاده و فداکارشان سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد و سرکار خانم فاطمة کروبی، علاوه بر اهانت به ساحت مردم شریف ایران، باعث صدمات جسمی شدید بر آن عزیزان و تألمات عمیق بر خانواده های آنان گشته است.


متن این بیانیه به شرح زیر است:


به نام خداوند یاری دهندة مظلومان

ملت آزاده و شریف ایران،

بنا بر گزارش منابع موثق، حبس خانگی غیرقانونی و ظالمانة فرزندان رشید ملت سرافراز ایران، جناب آقای مهندس میرحسین موسوی، جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی، و همسران آزاده و فداکارشان سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد و سرکار خانم فاطمة کروبی، علاوه بر اهانت به ساحت مردم شریف ایران، باعث صدمات جسمی شدید بر آن عزیزان و تألمات عمیق بر خانواده های آنان گشته است.


ما به عنوان جمعی از اعضای هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس، ضمن ابراز نگرانی عمیق نسبت به سلامت عزیزانمان، بویژه دوست و همکار گرانقدرمان آقای موسوی، مسئولیت هرگونه عواقب ناگوار ناشی از حبس ایشان را متوجه عالیترین مقامات نظام می دانیم و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط همة زندانیان و از جمله این عزیزان هستیم.


جمعی از اعضای هیأت علمی دانشکده های دانشگاه تربیت مدرس

دوست سبز دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:36 ب.ظ

بدون ملاقات با موکل چگونه می توان وکالت کرد
پرسش وکیل دکتر امید کوکبی از مسئولان قضایی

جرس: وکیل دکتر امیدکوکبی، دانشجوی فوق دکترای فیزیک اتمی با گرایش لیزر، در آمریکا، در گفتگو با جرس، از عدم امکان ملاقات با موکلش در آستانه ی برگزاری دادگاه وی (شنبه ی آتی) انتقاد می کند.


سعید خلیلی، وکیل دکتر امید کوکبی از نخبگان علمی جهانی در رشته فیزیک لیزر که مدت پنج ماه است به اتهامات امنیتی دربند 350 اوین در بازداشت به سر می برد در گفتگویی با خبرنگارجرس اظهار داشت: علیرغم اعلام و پذیرش وکالت اینجانب از زندانی مزبور در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران ، متأسفانه قریب یک ماه است که درخواست ها و پیگیری های مکرر ما جهت ملاقات با امید به نتیجه ای نرسیده است. علیرغم دستور مساعد شعبه 15 دادگاه ، به لحاظ دخالت غیرقانونی دادستان تهران تا کنون اجازه ملاقات با موکلم داده نشده است .



وکیل امید کوکبی با اشاره به نزدیک بودن وقت رسیدگی دادگاه و عدم امکان دفاع از متهم در صورت ملاقات نکردنش با وی و در نتیجه بی اطلاع ماندن از دفاعیات و استدلالات زندانی گفت : با توجه به اینکه موکلم در ملاقاتهایی که با خانواده خود داشته از آنچه که در دوران بازجویی و مدت طولانی حبس انفرادی بر وی گذشته است شکایت داشته و واقعاً معلوم نیست شرایط نگهداری و بازجویی های چگونه بوده است بنابراین و با این وصف قطعاً بدون ملاقات با زندانی و شنیدن اظهاراتش ، دفاع از موکل برای ما میسر نبوده و معلوم نیست که دادگاه چگونه برگزار شود .


خلیلی گفت: طی نامه ای خطاب به رئیس قوه قضائیه با گلایه از اقدام دادستان تهران در ممانعت از ملاقات وکلا با موکلینشان ، مشروح قضیه و دلایل غیرقانونی بودن تصمیمات وی را اعلام نموده و تقاضای مداخله ایشان را کرده ایم.


وی با اشاره به اظهار نارضایتی رئیس قوه قضائیه از مصاحبه های وکلا با رسانه ها گفت : در برابر این همه بی قانونی و تضییع حقوق اولیه زندانیان و بی تفاوتی و جوابگو نبودن مسئولین ، وکلا غیر از مصاحبه و اطلاع رسانی چارۀ دیگری ندارند و نباید از این بابت از ایشان گله کرد .


وکیل دکتر کوکبی با اشاره به نامه اخیر رئیس کانون وکلای مرکز به رئیس دادگستری تهران گفت : خواجه ما در فکر نقش ایوان است ، در حالی که ابتدایی ترین حقوق وکالت و اصول آیین دادرسی نادیده گرفته می شود ، بازرسی نکردن کیف وکلا و یا نگرفتن موبایل ها پیش کش ، شما برای این اوضاع آشفته وکالت فکری بکنید؛ آن بی حرمتی ها قابل تحمل است اما بدون ملاقات با موکل چگونه می توان وکالت کرد ؟


دکتر امید کوکبی، دانشجوی فوق دکترای فیزیک اتمی با گرایش لیزر در دانشگاه تگزاس آمریکا، بهمن ماه سال ۸۹ به هنگام ورود به ایران در فرودگاه بازداشت و به اتهام «ارتباط با دولت متخاصم» و «کسب درآمد نامشروع» یک ماه در بند 209 زندان اوین در انفرادی، و بعد در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می‌برد.



امید کوکبی، ترکمن و از اهل سنت است و هیچ گونه سابقه فعالیت سیاسی ندارد.



امید کوکبی از «نخبگان المپیادی ایران»، با کسب رتبه ۲۹ در کنکور در رشته فیزیک دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد. وی پس از اخذ لیسانس، به آلمان رفته و در آنجا فوق لیسانس می‌گیرد و سپس دکترای خود را در اسپانیا در رشته فیزیک اتمی در گرایش لیزر کسب می‌کند. دکتر امید کوکبی در سال ۲۰۱۰ توانسته از دانشگاه تگزاس آمریکا برای فوق دکترا پذیرش بگیرد.

در بازجویی‌های کوکبی، از وی سئوال شده چرا دولت آمریکا به تو ویزا می‌دهد؟ وی پاسخ داده چون من دانشجوی آنجا هستم. پرسیده‌اند که هنگام درخواست ویزا در سفارت آمریکا چه چیزی بیان کرده است؟ وی پاسخ داده از دلیل من برای ادامه تحصیل در آنجا سوال کرده‌اند که من گفته‌ام به دلیل علاقه‌ام به این رشته و کمبود امکانات این رشته در ایران به ایلات متحده آمده ام. بر اساس این پاسخ‌ها وزارت اطلاعات کوکبی را به “ارتباط با دولت متخاصم” متهم کرده است.

گفتنی است کوکبی به دلیل دریافت هزینه سفر از سوی دانشگاه تگزاس به «کسب درآمد نامشروع» متهم شده است.

اینک قرار است وی توسط قاضی صلواتی محاکمه شود؛ صلواتی ازجمله سه قاضی دادگاه انقلاب (همراه با قاضی مقیسه و قاضی پیرعباس) است که در صدور احکام سنگین برای متهمان پس از انتخابات، کارنامه ی غریبی از خود بجا گذاشته است

دوست سبز دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:44 ب.ظ

دوسال پس از کهریزک؛ خاطیان بر مسند، افشاگران در زندان! ـ
rahsanews.com

هر بار وقتی نام کهریزک به میان می آید، نام چندین نفر نیز به همراه آن در اذهان عمومی متبادر می شود؛ نام کسانی که مسئولیت این بازداشتگاه با آنان بوده است، نامِ کسانی که در این بازداشتگاه زندانیان را مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار داده اند، نام کسانی که این بازداشتگاه را افشا کرده اند و نام کسانی که قربانیِ خشونتِ اعمال شده در کهریزک بوده اند.

ادامه

http://www.rahsanews.com/?p=19894

دوست سبز دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:54 ب.ظ

[برای برادر مقاوم و مظلومم بهروز جاوید تهرانی]

۴۳۸۳ روز از هجوم چکمه های میلیتاریسم وابسته به ارتجاع واپسگرا، به کوی دانشگاه گذشت.

آری برادر، و ای رفیق و همسنگر:۴۳۸۳ از سنگر ۱۸ تیر می گذرد و هنوز هراس توتالیتاریسم از خاطره ی سنگر آن روز بر جای است؛سنگری که سنگر مبارزه ای بی پایان شد بر نیم قرن مبارزات جنبش دانشجویی.

سنگری که اگر چه وحشیانه تر از آذر ۳۲ و بهمن ۴۱ و آبان ۵۷ مورد هجوم فاشیست های چکمه پوش قرار گرفت، و خونین تر از آن روزها بود، ولی همین سنگر بود که کمر به شکستن ستون فقرات فاشیسم بست و امروز حتی خاطره اش در نبود حتی یک فریاد، رعشه بر اندام چاقو کشان و مسلسل بدستان انداخته است.

اگرچه آن روز گذشت اما خاطره اش که هست؟

خاطره ی تن تکه تکه شده ی عزت ابراهیم نژاد با رد زنجیر و اخگر و وداع با گلوله ای مشقی از اسلحه ای پلاستیکی که قاتلش هم از مریخ آمده بود!

خاطره ی مظلومیت احمد باطبی به خاطر اعتراض به پیراهن خونین همکلاسی اش.

خاطره ی اعتصاب ۱۱ روزه ی اکبر محمدی که با وداعش لاله سرخ دیگری شد برای کوی.

خاطره ی دردناک احمد از صندلی زندان که بر آن نوشته بودند اکبر هم رفت و دردناک تر از آن، آنکه در تسکین دادن برادر اکبر، منوچهر، گفته بود که درد برادر مرده را فقط برادر می داند برادر.

و درد ناکتر آنکه:

خاطره ی آخرین عکس فرشته علیزاده که عاقبت به مادرش گفتند در خاوران بدنبالش باشد و هیچ کس دیگر ندانست...

و دردناکتر آنکه هیچ کس اما از بهروز هچ سخنی نگفت، بهروز که امروز ۴۳۸۳ از فریادش در پشت میله ها می گذرد و تنها یادگار کوی است، او که ایستاده است چون دانشگاه زنده است.

او که همه در حقش ظلم کردند و تبعیض، حتی آن مدعیان به اصلاح حقوق بشر که ادعایشان...

ولی به هر حال:

تو ای برادرم بهروز، بدان که بیادت هستیم و...

این چند سطور هم از این کمتر از هیچ تقدیم به تو برادر مقاوم و مظلومم:

سخنی نیست؟

دیگر سخنی نیست

با هیچ کس، هیچ سخنی نیست

نه با مرده ای،

برای زمزمه کردن خوبی یا بدی اش

یا زنده ای

برای گفتن و خندیدن

یا که برای اشک ریختنی که

زنده گی را فرا گرفته است

یا

برای لحظه ای چند از انسانیت دم زدن

کسی را یافتن

آه کدام انسانیت؟

انسانیت انسانها؟

انسانیتی برای انسانها؟

یا که شاید هم انسانیت کلمه؟

که این یکی را چه دفترها چه از آن پر نشده؟

آه

انسانیت انسانها به کدامین سوی رفته؟

انسانیتی که انتهاست مسیرش

و

بهای اش مرگ.

که گر باشد

با کدامین کس و به کدامین زبان سخن باید گفت؟

آه :

با هیچ کس هیچ سخن نیست

نیست سخن دیگر با هیچ کس

هیچ سخنی دیگر نیست.



منبع: روزآنلاین


-------------------------------------------------------------------------------
سبز یعنی استقامت تا بهار . . .

" ما سبز می مانیم چون اراده کرده ایم از سیاهی بگذریم "

دختروتون سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:41 ق.ظ

سلام عمویی جونمممممممممممممممممممم

همش ارادت داریم

فاطمه سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:59 ق.ظ

سلام اقاا جون خوبین؟

نمیدونم چرا حس میکنم مثل روزای قبل نیستین؟
زبونم لال ناخوش احوالین؟یا ما رو نمیبینید؟

هر جا هستین سلامت باشید

نگرانتونم

دختروتوننننننننننننننننننننننننن سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:59 ق.ظ

عمو قاصی کجایی؟؟؟
آخی موستونم که فشفشه ایی شده..
الهییییییییییییییییییییییییییییی

دخترووتون (جان نثار تون اصلا) سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:46 ق.ظ

عمو قاصی بد نباشهههههههههههههههههه
ایضشششششششش
آجی میگه نا خوش احوالید...
ناخوشی بده جنازه شو تحویل بگیر عمویی جونم

............ نا شناس سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:55 ق.ظ

دوستت دارم

ناشناسی از قبیله آشنایان
همه میدونن دیگه این کامنت مال کیه.چرا گفتی ناشناس؟!!

مریم سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:16 ق.ظ

سلام قاصدک عزیز
خوبید ؟
این دخترای شما خواب ندارند ؟!!!! گمون کنم بیخوابی از شما بهشون به ارث رسیده !
چی می گن این دخترا ؟! حرف ناخوشی و مریضی رو می زنند !
من که فکر می کنم شما سالمید نه جاسم !
خودتون گفتید دارید برای ماه مبارک مطلب جمع می کنید .
خسته نباشید !
راستی تو مجله ی موفقیت خوندم که به جای خسته نباشید بگید خدا قوت یا شاد زی ! چون خسته نباشید بار منفی داره
شاد زی !

خانوم معلم عزیز.کامنت دونی تون باز نشد.مجبورشدم اینجا جواب بدم.ببخشید
خب منم بارها گفتم سالمم.اما نمیدونم چرا همه اصرار دارند که جاسمم درسته خانوم معلم.مشغول تهیه عکس و متن برا ماه رمضانم.اما پرشین زده همه چیزمو خراب کرده..سه شبه که میگه رمزت اشتباهه.منم زدم رمزم راگم کردم تا رمز جدید بده.الان نه ایمیلی اومده نه بارمز قبلی بازمیشه.ازچندتا ازدوستان هم پرسیدم گفتند همین مشکل را دارند.کاش زودترمیدونستم و درخواست رمزجدیدنمیکردم
اسکای میشه اپلودش کرد اما نمیشه فایلهایswf را ازاونجا گذاشت توپست.بازمیشه اما بایدتوسیستم سیوکرد.
اگرهمینطورپیش بره مجبورم برم سایتهای دیگه اپلودکنم!.آخه به سایتهای دیگه اعتمادی نیست و یهویی فیلترمیشن.براهمین میخواستم توپرشین باشه.
خانوم معلم.زیادحرفای حلت و مجله شو نخونید!.چون میگه:نگید وظیه م بود مثلا خدمت برسم.چون وظیفه هم بارمنفی داره
هرچی دلتون میخوادبگید.عمر دوروزه دیگه ارزشش را نداره که بخواهیم تموم داشته های ذهنی را ویرایش کنیم

کوثر سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 08:30 ق.ظ

سلام
عموکجایین؟

ممنون.هستم اما فرصت نمیکنم بیام وب همه.برا همین جایی که میدونم همگی هستند پیغام میذارم تا دیگه کسی شاکی نشه ازمسرگرم تدارک اپ های ماه رمضانم.گرچه پرشین گیگ خرابه و اعصابمو داغون کرده

مهتاب سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:24 ب.ظ http://parande-man.blogsky.com/

سلام قاصدک سبز و سبکبال

با دلنوشته ای به روزم ( خودم نوشتم )

منتظر حضور سبزت هستم و میدانم که حسابی سرت برای ماه رمضان شلوغ است

من چه کمکی میتوانم بکنم ؟ بهم بگو

ستاره خانوم عزیز.باموبایل همون موقع که کامنت دادید اومدم.مطلبتونم خوندم و خیلی خیلی خوشم اومد بخصوص از پی نوشت اخرتون
حتما فرداخدمت میرسمکمک هم ممنون.بعدا باید اپ کنم و همفکری کنیم که چکارکنیم رمضان امسال.شبتون خوش

سکوت چهارشنبه 29 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:11 ق.ظ

سلام خدا وقت

شادباشین وعاشق حق
وخدای همیشه بهارنگهدارتون


کمک میخواین در خدمتیم تمام قد

ممنون.همیکه خدمت نتونستم برسم شرمندگیش برام مونده.
حتما فرداخدمت میرسم.شب و روزتون خوش.تابعدیاعلی مدد

مریم چهارشنبه 29 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:21 ق.ظ

سلام
قاصدک عزیز ، چرا اینقدر کم پیدایید ؟
ببم جان اگه کاری از دست ما برمیاد بگید کمکتون کنیم
البته از الان بگم من بلت نیستم لکه زدایی کنم !
می ترسم بعد از لکه زدایی این شکلی بشم :

خانوم معلم.منکه وبلاگتون اومدم غروب و البته کامنت نشد بدم همینجا جواب دادم.
لکه زداییها را خودم کردمفقط مونده اپلودشون..شما فکر مطلب باشید.هم شما و هم دوستان.
بااجازتون یه دوسه شب زود میرم و میخوابم برا کارهای عقب افتاده.بعدا خدمت میرسم.
شب تون خوش.تابعد یاعلی مدد

ساحل چهارشنبه 29 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:30 ق.ظ

سلااااااام
کمک بدم خدمتتون؟

ممنون.امشب لکه زدایی ها تموم شد!
لیپوساکشن؟؟!.نه..لیپوساکشن برا چربی برداریه!!.خال برداری را نمیدونم اسمش چیه؟ اما به هرحال تموم شد.!.اگرم هیچی سردرنیاوردید برید ازخانوم معلم پرس و جوکنید
کمک دیگه هم خب پرشین بودکه کماکان مسدوده.پس مجبورم برم سراغ سایتهای دیگه..بازم ممنون ازلطف همگی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد