/embed>/embed>>/>
دوسه شب پیش که صحبت از مرگ عزیزی راندم دوستان چه علنی و چه خصوصی کامنت دادند و اشاره به این داشتند که خوشا بحال کسانی که دراین ایّام ترک دیارفانی کردند... اصلاْ دیدم همه کاری دراین ماه سعادت میخواد حتی اگر نبود لطف حضرت حق چه بسا این شبها خودمون هم خواب را بر بیداری و وبگردی ترجیح میدادیم.درسته که معلوم نیست طاعات و عباداتمون مورد قبولی قرارگیرد و اصلاً خدایی بوده یا ریایی و از روی عادت؟ اما همین کم ها هم سعادت میخواهد.برای یادآوریه دوستانی که عذر داشته و روزه نمیتونند بگیرند هم میگم:عبادت دراین ماه فقط و فقط روزه نیست. چه بسا2رکعت نماز با خلوص نیّتِ دوستی ارجحتر باشد از30 شب بیداری و روزه داری امثال من!..
آن یکی الله میگفتی شبی
تاکه شیرین میشدازذکرش لبی
گفت شیطان،آخراِی بسیارگو
این همه اَلله را لبیک کو؟
دلسوخته اى هر شب خدا را مى خواند و ذکر الله از دهان او نمى افتاد. در همه حال لفظ الله بر زبان داشت و یک دم از این ذکر، نمى آسود.
شبى شیطان به سراغش آمد و گفت: این همه الله را لبیک کو ؟ چگونه او را این همه مى خوانى و هیچ پاسخ نمى شنوى ؟ اگر در این ذکر، سودى بود، باید ندایى مى شنیدى و لبیکى مى آمد.
مرد، شکسته دل شد و به خواب رفت.
درخواب حضرت خضررا دید که او را گوید:چه شد که از ذکربازماندى؟
گفت:همه عمر او را خواندم،هیچ پاسخ نشنیدم.اگر بر در کسى چندبار بکوبند، پاسخى شنوند.من سال ها است که الله مى گویم و لبیک نمى شنوم . ترسم که مرا از خود رانده باشد و سزاوار لبیک نباشم.
خضر گفت : هرگاه که او را خواندى، او تو را پاسخ گفته است.
گفت:چگونه؟ گفت :همین که او را مى خوانى،او تو را حال و توفیق داده است که باز بیایى و الله بگویى.آن الله گفتن هاى تو، لبیک هاى خدا است
اگر ردّ باب بودى،آن توفیق نمى یافتى که باز آیى و باز او را بخوانى
بدان که اگر در دل تو سوز و دردى است،آن سوز و گدازها،همان فرستادگان خدا هستند که ازجانب خدا ترا پاسخ میگویندوبه درگاه اومیکشانند
گفت آن الله تو لبیک ماست
آن نیاز ودرد وسوزت پیک ماست
ترس وعشق توکمند لطف ماست
زیر هر یا ربّ تو لبیک هاست
اثری از:مولانا دفترسوم مثنوی، ارسالی از دوستی که گفتن ریا میشه اسمو بگم!!
می شود ایـن رمـضان مـوعد فـردا باشـد ؟
آخـرین مـاه صیـام غـم ِمـولا بـاشـد ؟
می شود در شـب قـدرش به جـهان مـژده دهـند ؟
که هـمین سـال ظـهور گــل زهـرا باشـد ؟
وعده دیدار هر آدینه در قاصدک آدینه ها
در شب هنگام که به آسمان می نگری با توست که
سیاهی آسمان را ببینی یا نور ستارگان چشمک زن را
که البته سیاهی شب آشکارتر است از کورسوی ستارگان
و چه سخت است دیدن نور در انبوه سیاهی
ولی هنگامی که ماه کامل در آسمان هست
حتی اگر بخواهی هم نمیتوانی
چشم از نور برداری و به ظلمت خیره شوی
خوب بنگر!
به آسمان و زمین،به خورشید و ماه،به کوه و دشت
تا در دل آنها یکی ببینی
یکی بجویی،یکی بخوانی،یکی بنامی،یکی بگویی
وَحدَه ُلا اِلهَ ِالاّ هُو
باتشکراز مهتاب گرامی ازوبلاک: پروازرابخاطربسپار
بارالها، توخود گفتی:گدا را از در خانه مرانید.
اینک گدایی به درخانه ات آمده از خود مران و حاجتش روا کن
اولیاءگرچه ندارند نیازی به غلام لیک من اهل نیازم که غلام حسنم
دوست میدارمش ای دوست،به مولا سوگند یا علی گفته ام و محو جمال حسنم
میلادفرخندۀ کریم اهل بیت مولاامام حسن مجتبی(ع)
برعموم شیفتگان و محبّان آل الله مبارک باد
یا کریم اهل بیت
نیمۀ ماه خدا افطار مهمان شمایم
روزه ام با نان و خرمای شما وا می شود
ازگداهای مدینه پـُرشده بیت الحسن
هرچقدر آید گدا جا بیشتر وا میشود
پس مرا هم می شود بین گداها جاکنی
میهمانِ سفره های نذری زهرا کنی
خوش باشید و سلامتالتماس دعا
تابعد
یاعلی مدد