گام بیست و چهارم بسوی حضرت حق

یک شب قدرگذشت و دل ما احیاء شدبرگهء توبهء ما وقت سحر امضاء شد

سلام و نماز روزه هاتون قبول 

سومین شب ازلیالی قدر نیز امید که برهمگی مبارک بوده و نهایت بهره را برده باشند. 

و اینک چه بخواهیم و چه نخواهیم! چه با دست پر بازگشته و چه کاهل و غافل بوده باشیم 

از رحمت واسعه الهی، ماه مبارک رمضان کم کم رو به اتمام است و هیچ معلوم نیست باشیم 

و رمضانی دیگر را درک کنیم و یا اصلاً توفیق عبادت و بندگی دراین ماه نصیبمان میگردد یانه؟! 

نقل است از رسول مکرم اسلام(ص) که هرچه به روزهای آخر ماه مبارک نزدیکتر میشدند، 

دیگربستر استراحت را جمع کرده و به این وسیله درحقیقت بنوعی میخواستند به مسلمین 

یادآور بشوند که از لحظه لحظه های پایانی هم تا جاییکه میسر است بهره کافی ببرید!. 

گر چه هنوز هم درهای رحمت الهی بازه باز است!: 

 إنَّ أبوابَ‏السَّماءِ تُفتَحُ فی أوَّلِ‏لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ولاتُغلَقُ إلى آخِرِلَیلَةٍ مِنهُ. 

درهاى آسمان در شب اول ماه رمضان گشوده مى‏شود و تا آخرین شب این ماه بسته نمى‏شود.

بحارالأنوار - ج 96 - ص 344 

 امید که مثل سابق ازفیوضات این ماه بهره مند گردیده و ملتمسین دعا را هم فراموش نسازید. 

 

  

 ارحم الهی یا کریم    

می بخشی یا الهی , 

جرم مرا که گاهی 

  گر غیر حضرت تو , 

 یاری گزیده بودم؟  

 طاعات و عباداتتون قبول 

   التماس دعا تا بعد یا علی مدد 

گام 23 و شب تقدیر الهی

 لاحَول وَلاقوَهَ اِلّا بِاللّه العلی العظیم.استغفرالله الذی لااله الاهو الحی القیوم الرحمن الرحیم ذوالجلال والاکرام بدیع السموات والارض.الّلهم ربّ شهررمضان الذی انزلت فیه القرآن وفرضتَ علی عبادک فیه الصیام صل علی محمدٍوَ آل محمد.ورزقنی حج بیتک الحرام فی عامی هذا وفی کل عام.وغفرلی تلک الذنوب العظام.فَاِنَّهُ لایَغفِرُها غیرُک. 

یارحمن ُیاالله..الهی اَلعَفو..الهی اَلعَفو

 

قطره، دلش دریا می خواست . خیلی وقت بود که به خدا گفته بود.

هر بار خدا می گفت:از قطره تا دریا راهی ست طولانی.راهی از رنج و عشق و صبوری. 

هر قطره را لیاقت دریا نیست. 

قطره عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. 

قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. 

و هر بار چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت 

تا روزی که خدا گفت:امروز روز توست. روز دریا شدن. 

خدا قطره را به دریا رساند قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما..... 

روزی قطره به خدا گفت: از دریا بزرگتر، آری از دریا بزرگتر هم هست؟ 

خدا گفت:هست. 

قطره گفت: (( پس من آنرا میخواهم. بزرگترین را. بی نهایت را.)) 

خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت:اینجا بی نهایت است. 

آدم عاشق بود.دنبال کلمه ای می گشت تا عشق را توی آن بریزد.  

اما هیچ کلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه ء عشقش را توی یک قطره ریخت. 

قطره از قلب عاشق عبور کرد و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، 

خدا گفت:حالا تو بی نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است.

برگرفته از کتاب(هر قاصدکی یک پیامبر است)ضمن تشکر ازکوثرخانوم گرامی  

قدر است و دل ِ عالم و آدم بی تاب 

قران به سر ِ نُه فلک و اختر و مهتاب 

ای کاش نویسند در این روزی ِ امسال 

دیدار اباصالح و شش گوشه ء ارباب 

  

هیچ آدابی و ترتیبی مجوی 

خدایا:امشب به علی مرتضی بخش مرا..قاصدک

  

  طاعات و عباداتتون قبول التماس دعا تا بعد یا علی مدد