-
معلّم، تکیه گاهی مطمئن!
یکشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1390 02:10
سلام *زنـدگـی معلم* زندگی را شاید غنچه تفسیر کند وقت شکفتن به درخت زندگی را شاید ماه تعبیر کند در دل شبهای سیاه زندگی را شاید مرگ معنا بخشد در جهانی دیگر زندگی از نظر من اما : رفتن و آمدن از مدرسه است ، پیشه ام کاشتن معرفت است ؛ هدیه آب به باغ دانش ، بردن کودک معصوم به راه فردا . کودکان چشم امیدی به نگاهم دارند تا...
-
از آسمان چه خبر؟!
پنجشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1390 22:07
پ.ن: قطعی ِ نت و دردهای همیشگی! باعث شد نتونم خدمت برسم! اما بدنیست یادآوربشم که باهیشکی تو این دنیای گـَل و گشاد قهر نبوده و ازکسی هم دلخورنیستم! دلیلی نداره دلخورباشم خب! تنها دلیل غیبتم همونه که گفتم.!.با این آپ اعلام حضورکردم تا بلکه به شرط بقا وحیات عمر! ازشنبه خدمت همگی برسم ز ن د ه ب ا ش ید و س ل ا م ت ت ا ب ع...
-
قحطی سوژه و پیامکهای نوروزی
چهارشنبه 24 فروردینماه سال 1390 10:42
سلام راستش نه حال و حوصله آپ کردن داشتم و نه سوژه ای دندون گیر داشتم اینباکس موبایلمو خالی میکردم که دیدم توش چندتایی مسیج یاS.M.Sیا همون پیامک خودمون هست که حیفم اومد حذفشون کنم از طرفی هم خب اگه بناباشه تو گوشیم بمونه که دیگه جا برا مسیجهای بعدی نیست.پس به این نتیجه رسیدم که با ثبت دراین دیار هم یادگاری دوستان...
-
سیاه مشق های نوروزی!
یکشنبه 14 فروردینماه سال 1390 20:23
سلام بالاخره نوروز و عید و تعطیلات هم بسر رسید راستش همیشه هفتهء دوم تعطیلات که میشه آیییییی بی حوصله میشم و متنفر از این همه خوشی! که نگوووو آخه یعنی چی که، امروز بری خونه مثلا برادرت یا هر کسی دیگه، فرداش اون بیاد؟ بدتر از اون اینکه خیلی ها دسته جمعی میرن بازدید.مثلا"چندتا برادر و خواهر با خانواده دسته جمعی...
-
بوی عیدی. بوی کاغذرنگی
یکشنبه 29 اسفندماه سال 1389 06:11
♥ سـلام ♥ دوران بچگی و ایام دبستان؛ نزدیک عید که میشد کار بچه ها درمی اومد!. همگی دنبال تهیّهءکارت پستال برای تبریک عید تا بدهند به معلمها و به زعم عده ای،پاخه خواری! وبعضاً به این طریق رخنه ای در دل ِسنگ بعضی از معلمها بکنند! در دل دوست به هرحیله رهی باید کرد امّا بودند محصلینی هم که با ذوق و ابتکار خودشون روی کاغذی...
-
چگونه باورتان کنیم؟!
یکشنبه 22 اسفندماه سال 1389 17:30
سلامی چو بوی خوش آشنایی چندی پیش برای کسب خبر از اوضاع فعلی جهان عرب گشتی توسایتهای داخلی و خارجی میزدم که نکته ای توجهم را جلب کرد.نکته ای که مشابه داخلی هم براش سراغ داریم و نوع برخورد و رفتارهای ما و اونها بابت یک موضوع!!. اول بریم سراغ نمونه خارجیش! عکس زیر متعلق به دختر علی عبدالله صالح دیکتارتور یمن است! و یکی...
-
بمانم تا عدالت را بیفروزم!
پنجشنبه 12 اسفندماه سال 1389 18:57
جهان بیمار و رنجور است دو روزی را که بر بالین این بیمار باید زیست اگر دردی ز جانش برندارم ناجوانمردی است نمی خواهم بمیرم تا محبت را به انسانها بیاموزم بمانم تا عدالت را برافرازم ، بیفروزم فریدون مشیری امشب نوشت:خب خانوم معلم گفت:برچسب داره عکست.منم عوضش کردم.! اما جهت اطلاع بقیه که تازه میان ! طرح عکس بالا ازخودمه...
-
این وعدهء خداست!
سهشنبه 10 اسفندماه سال 1389 21:04
وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ به زودى ستمکاران خواهند دانست که به کجا بازگشت مىنمایند. (قران کریم: شعراء: ۲۲۷) پ.ن(1): نت تو منطقه ما قطع شده!.الانم که وصل شده تندتند قطع میشه! پ.ن(2): اما تو تا آخر بر سر اعتقادات خود بمان!!
-
اگر کسی نشانش پرسید!!
دوشنبه 2 اسفندماه سال 1389 22:48
سلام تاریخ همواره بسیار مردان بزرگ و کوچک! خدمتگذار و خائن را به خود دیده است و این آیندگان هستند که با دیدن نامی در تاریخ دیارشان به احترام کلاه ازسر برداشته یا با اخم به چهره و رخسار خود ! صفحهء سیاه تاریخ را ورق زده و از آن میگذرند! امروزه کیست که باشنیدن نام امیر کبیر به خود نبالد؟! کیست که با شنیدن نام دکتر...
-
گنجشک های عاشق
چهارشنبه 20 بهمنماه سال 1389 00:45
سلام در طی گذر و سفر از این کرهء ارضی که خود بخشی از زندگی نام دارد! روزهایی پیش میاد و میبینی که دوست نداری از خاطرت محو بشه!. در لایه لایه های سلولهای خاکستریت ثبت میشه و هرچندهم در گذر از این عمرِ پُر مخاطره سختی ببینی،نه تنها یادت نمیره بلکه یادآوریش باعث مسرّت و بهجت قلبی ات میشه!. سه روز از این روزهاست که برات...
-
غارنشینی های انسان هزاره سوم
جمعه 8 بهمنماه سال 1389 04:28
سلام امروزم از اون روزایی بود که سخت از دیو و دد ملول شدم و انسانم آرزو بود! خواستم برم تو غار تنهاییم که دیدم عقشش! همراهمه! پس اول رفتم کمی با عشق بابا سر و کله زدن!.بعد گفتم شاید بد نباشه اصلاً کمی از ایشون بنویسم! اما گفتم خب دوستان ِنزدیک ،زیاد ازش شنیدن! چه بهتر که به جای نوشتاری! این آپ دیداری باشه!(تصویری) اما...
-
پنج شنبه نوشت:
پنجشنبه 30 دیماه سال 1389 14:56
تو وبسایت مسعود دهنمکی اینو خوندم که دیدم در رابطه با پست خودمم میتونه باشه: به پایان آمد این دفتر اخراجی ها3 اخراجی ها۳ پس از ۴۵ روز تلاش مداوم به پایان رسید.امروز گروه آخرین سکانس را با بزرگداشت مرحوم ابراهیم مسعودی یکی از هنروران فیلم به پایان رساندند. روز شمار ساخت اخراجی ها۳/یک حادثه دیروز یکی از شلوغ ترین...
-
درکوی نیک نامان ماراگذر ندادند
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 01:08
سلام چندشب پیش توفیقی حاصل شد تا از پشت صحنه فیلم اخراجیهای۳دیداری داشته باشم ازنحوه ساخت وماجرای فیلم حرفی نمیزنم چون نه ازلحاظ اخلاقی درسته که هنوز فیلم به اتمام نرسیده سناریو را لو بدم و نه چندون دانسته هام زیاده!! اما نکته ای توجّهم را جلب کرد که نتونستم بی تفاوت ازکنارش رد بشم! برف به شدت در حال باریدن بود و چهره...
-
دستهای خالی
یکشنبه 19 دیماه سال 1389 00:14
سلام به همگی خواستم آپ کنم اما دیدم دستهام خالیه! خالی تراز همیشه..! ازقدیما تا حالا هروقت که حال خوشی نداشته باشم یا از دنیا و مافیهاش! گریزان و یا دلخور باشم زود به دامان فیلمهای مورد علاقه ام پناه میبرم و با دیالوگهاش ارتباط برقرار میکنم. زمانیکه هنوز از vcd خبری نبود من بودم و ویدیویی و فیلم قیصر و البته گوزنهای...
-
تابعد!!
پنجشنبه 2 دیماه سال 1389 14:23
سلام به همگی با عرض معذرت.یه مدتی بعلت حجم کارهای عقب افتاده و کمی وقت نمیتونم خدمت برسم البته اندکی بیماری هم مزید برعلت شده انشاالله بشرط بقای عمر بعداْ خدمت خواهم رسید. راستی: نظرات تاییدیه نداره هاااا..خصوصی ندید که عیان خواهدشد زنده باشید و همواره سلامت.تابعد.یاعلی مدد
-
شب چلُه.!
چهارشنبه 1 دیماه سال 1389 06:30
شده یلدا مقارن با محرّم نمی دانم بخندم یا بگریم مبارک، تسلیت عید و عزاتان پس از شادی بخور یک ذره هم غم سلام بنا نداشتم آپ یلدایی بذارم.شب، هیئت مراسم داشتیم.بعدکه اومدم خونه دیدم خانواده مجازیم! از چپ و راست پیامک وکامنت یلدایی گذاشتن برام این شدکه گفتم بیادگارچندخطی بنویسم اما چی بنویسم که ندونید؟؟.!.خب چرایی شب یلدا...
-
چه شوری ست؟چه حالی ست؟
پنجشنبه 25 آذرماه سال 1389 02:45
اِذا زُلزِلَت ِالاَرض زمین محشر عظماست چه شوری ست؟ چه غوغاست؟ از این حال زمین لرزه به دنیاست نه پستی نه بلندی و نه دریاست رسیدست همان روز قیامت همان لحظهءموعود که فرمود خدا زود رسد،زود خلایق همه درحال فرارند و بی تاب و قرارند.آرام ندارند واین روز، همان روز حساب است همان روز سوال است و جواب است که مردم همه اینگونه...
-
آن روز عشق تنها بود
سهشنبه 16 آذرماه سال 1389 06:12
گـذرم باز در خـانـهء اربــــاب افـتاد به دلـم عطـر اقـاقی و مِـی ناب افـتاد تا که دیدم همه جا ذکر حسین میگویند بـاز هـم مثـل هـمیشه دهـنم آب افـتاد قافلهء عشاق پس از گذر از هفت شهر عشق به قربانگاه معشوق رسید عاشقان را سرشوریده به پیکر عجب است دادن سر نه عجب ، داشتن سر عجب است سلسله جنبان ِ کاروان،ازصدایی خسته شنید که...
-
سوژه های سوخته!!
پنجشنبه 11 آذرماه سال 1389 08:34
سلام یه چندروزی بنا بعلل گوناگون نت نیومدم.برا همینم دیگه سوژه هام سوخت شد همش اما برای ثبت در حافظه قاصدک مینویسم همه شون را به سلامتی کاروان ورزشکاران بازیهای آسیایی با دست پر از گوانجو برگشتند. واقعا جای تبریک و غرور آفرینی داره این همه همت و اراده اما نمیدونم این چه دردیه که بقول معروف پیروزیها هزارتا پدر مادر...
-
من و جدا شدن از علی؟خدانکند.!
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 03:49
آن روز صحرا از عطش تفتیده تر بود در التهابی آتشین هرخشک و تر بود آن روز گویی آسمان نزدیک تر بود از شهر مکّه کاروانی در سفر بود امّا امیر ِ کاروان چون سیر می کرد در خاطر خود،فکر امری خیر می کرد صدها ملک از آسمان پرواز کردند درهای رحمت را به رویش باز کردند تفسیر پایان نامه را آغاز کردند فرمان ِ بـَلّـِغ را همه آواز...
-
حاجی احرام دگر بند!!
دوشنبه 24 آبانماه سال 1389 00:08
پرده جدید کعبه طی مراسمی در روز عرفه براساس تقویم عربستان، دوشنبه برابر با 9 ذیحجه ( 24آبان ) پس از شستشوی کعبه با گلاب ناب کاشان، بر بنای کعبه نصبمیشود. این پرده از جنس حریر طبیعی خالص و به رنگ مشکی، منقش به آیات قرآنکریم است که با خط زیبا، با نخهای طلا و نقره بافته شده و دهها کیلو طلا و نقره در ساخت آن...
-
هزار دستان!!
پنجشنبه 13 آبانماه سال 1389 05:27
سلام بنا نداشتم به این زودی ها آپ کنم اما خسته ازباشگاه اومدم خونه و گفتم آخرشبی بشینم پای سریال هزاردستان اثرمرحوم علی حاتمی که به تازگی از شبکه یک برای بارچندم! داره پخش میشه!.اما دیدم تازه سر و کلّه استاد! رحیم پور پیدا شده.پس تا شروع سریال مشغول نگارش این دلنوشته شدم و بعد از پخش سریال اومدم آپ کردم الحق منکه خسته...
-
عکسها و نظرها
شنبه 8 آبانماه سال 1389 07:16
سلام عکس زیر را توی سایتی که دیدم با ذکر این جمله بود: دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید!.اما من میگم: این هوگوچاوزفقط به خاطر منافع خودشه که حاضره اینطور دلقک بازی دربیاره هوگوچاوز عزیز! کارهر بُـز نیست خرمن کوفتن! بپا نخوره تو سرت عجالتاْشما همون ماه رمضان ضیافت افطاری تشریف بیار تهران وچفیه بنداز گردنت! بعد برو روز...
-
قاصدکی از دیار طوس
چهارشنبه 28 مهرماه سال 1389 00:22
به اذن خدای فرشته رو سر در حرمش نوشته اُدخِلو بـِسَلامٍ آمنین یعنی اینجا خوده خود ِبهشته دهم فروردین۱۳۶۵ بیمارستان امین اصفهان تازه تونسته بودم به کمک بالش و بالا اوردن تخت به حالت نیمه نشسته ! دربیام. درد امونم را بریده بود.غروب یک روز دلگیر،خورشید داشت بساطش را جمع میکرد که صدای اذانی از مسجدی درهمان حوالی توجهم را...
-
سوگند
دوشنبه 19 مهرماه سال 1389 16:23
شعر از:رهگذری غریب! پیوست: قرار نبود آپ کنم! امااین شعر خیلی وقته دستم مونده بود!!.محصول مشترکه هااا سرچ هم نکنیدگوگل، چون اسم شاعر را پیدا نمیکنید همین و ولاغیر...تابعد یاعلی مدد
-
ای که به قم قدر و بهاداده ای
شنبه 17 مهرماه سال 1389 02:49
مرا ازقم به مشهد راه دور است اگرچه خواهرت سنگ صبوراست فدای عصمت معصومه گردم که ایوانش سراپا غرق نور است مرغ دلم راهی قم میشود در حرم امن تو گم میشود عمه سادات سلام ٌعلیک روح عبادات سلامٌ علیک کوثر نوری به کویر قمی آب حیات دل این مردمی عمه سادات بگو کیستی فاطمه یا زینب ثانی ستی از سفر کرب ُبلا آمدی یا که به دنبال رضا...
-
قطره ای کو که بدریا ریزم؟
شنبه 10 مهرماه سال 1389 15:39
گفت:چرا پاییز از راه رسید و هنوزپستی پاییزی ننوشتی؟!. گفتم:چَـشم.اینم خدمت شما سرشارم از ناگفته ها و فعلاْ مجالی نیست برای گفتن روزگار غریبی ست.!.خلاصه میگم که بقول یه بنده خدایی: اگر عشق بورزید می گویند که سبک مغزید. اگر شاد باشید می گویند ساده لوحید. اگر سخاوتمند و نوع دوست باشید می گویند که مشکوکید. اگر اطمینان...
-
امان از فراموشی لاله ها
شنبه 3 مهرماه سال 1389 17:35
بنا داشتم خاطره نویسی داشته باشم از آن ایام افتخارآمیز.!! اما متاسفانه دیروز خبری شنیدم که سخت آشفته ام ساخت و منصرف ازنوشتن! آخه وقتی خانواده های شهیدان بزرگی همچون شهید همت و باکری کمترین آزادی بیان را نداشته و شدیدترین هتاکی ها را به چشم خود میبینند دیگه جایی برای عرض اندام همچون منی نمیماند! مگر چه گفته بود همسر...
-
پرنده های بی سر
دوشنبه 29 شهریورماه سال 1389 02:34
سال ۱۳۵۹،مثل تموم سالهای گذشته و امروز! همه مشغول امورات زندگی خود بودند، بخصوص بچه های کلاس اولی،تموم هوشُ حواس شون رسیدن ِ اول مهرماه و نشستن پشت نیمکت های چوبی! مدرسه بود بزرگترها هم بقول حاتمی کیا در فیلم آژانس شیشه ای در تدارک و خمار ِجشن بودند!.آخه نسل57 کار کوچیکی نکرده بود!. درهم پیچیدن ِ طومار سلطه گران و...
-
من چقدر خوشبختم؟!!
شنبه 27 شهریورماه سال 1389 19:13
یارب این نو دولتان را بر خر ِخودشان نشان سال گذشته درمراسم معرفی صادق محصولی به مجلس برای وزارت نفت، قدرت الله علیخانی،نمایندۀپرسروصدای بوئین زهرادرجلسه علنی مجلس گفت:این آقای محصولی بایدجواب دهد خانه ده میلیارد تومانی، برج مسکونی میرداماد و اراضی گرانقیمت حسنیکیا را ازکجا آورده وچگونه لخت وعور از جبهه آمده و حالا با...