کهنه فروش داد میزنه:
...
چراغ شکسته می خرم
...
کفشای پاره می خرم
...
اسباب کهنه می خرم
...
بی اختیار داد میزنم:
...
کهنه فروش .. کهنه فروش...
...
یه دل خسته می خری؟
...
قـلب شکسته می خری؟
...
خـــا ل در آتــش رویـت شــده سـوزان چـو ســپـندی
.
.
تــــا مـَـبــادا کــه رســد ، از نـظـر خـلـق گــــزنـــدی
.
.
طـُـــرّهء زلــف گــُشـودی کـه بــبـنـدی بــه کـمـنـد ت
.
.
مـن گـرفـتـار تـو هـسـتـم ،چـه بـبـنـدی،چـه نـبـنـدی !
.
.
.
یاعلی مدد: (قــاصــدک)
.