روز مادر مبارک

 

یک تکه ابر سوی بیابان بیاوریدقحطیه عشق آمده باران بیاورید 

بر روح پر تلاطم انسان عصر جهل آرامشی به وسعت طوفان بیاورید  

یک چشمه از بهشت خدا را از آسمان تا خانهء پیمبر دوران بیاورید 

الطاف بی نهایت پروردگار را  در قالب سه آیه ی قرآن بیاورید 

یک سیب سرخ به پیمبر دهید و بس حوریه ای به کسوت انسان بیاورید 

هرسیب سرخ سیب ِ پیمبر نمیشود هرسوره ای که سورهء کوثر نمیشود 

ما را به مدح مادر آیینه ها چه کار؟ جایی که مدح فاطمه را کرده کردگار 

 

فرخنده زادروز میلاد دخت نبی اکرم(ص) همسر مولا علی(ع)  

 امّ المومنین؛ دُرّ یکتای صدف هستی،فاطمه زهرا(س) 

بر عموم شیفتگان آل الله خجسته باد.  

   

و چه زیباست تقارن و نامگذاری این روز با نام زن و مادر 

روز زن را به عموم دوستان کاربر و بخصوص مادران دیروز؛ 

امروز و فرداهای این دیار،صمیمانه تبریک عرض مینمایم 

 

جسارتاً گلاب به روتون سبز، روم به دیوار  خجالت

بازم مرتکب به جرم نابخشودنیه شاعری شدم خوشمزه

تیغ جلادان کج است و ابروی دلدار کج 

هردو خون ریزند اما این کجا و آن کجا؟ 

شیخ شیراز شعرگوید قاصدک هم گفته شعرمغرور

هر دوتا شعرند اما این کجا سبزو آن کجا دست

پس فقط چون میخواستم روز زن را به خانومهای بزرگوار بازدید کننده تبریک بگم  

عِرض خود بردم و زحمتِ شما را داشتم  

تموم گلهای این پست تقدیم شماگلبخصوص دوستان عزیزم: 

غریب(فاطمه خانوم)زانوی عروج(محیاخانوم) آتشکده شب(ستایش خانوم) 

واین منم(سمانه خانوم) بیاد او(ساغرخانم)روشنایی(هستی خانوم) 

رازنهان(خانوم معلم)؛هجرت(مهاجرعزیز)یاردلنواز"آشنای یار(ستاره خانوم) 

دنیای پیچیده(یونیکورن)قاصدک خیال(فاطمه1)چشم براه شاپرک..سوگند نیک.. 

گوهروجود(شمس بزرگوار)قاصدک دیارباقی آوای بودن(پگاه)عشق هرگز نمیمیرد

سکوت عارفانه..الفبای فیزیک(خانوم معلم فیزیک)مافی ها..دخترمشرق زمین  

و دیگر دوستانی که شاید عدم حضورذهن باعث شدنامی ازشون برده نشهخجالت 

وسط نوشت :بعضی ازاین دوستان خیلی وقته یا سرنزدن یا وبشون تعطیل شدهنگران 

در یک کلام: 

 

 نردبان عروج

آن پیر که سوی عالم بالا برفت 

آرام دل از کنج دل ما برفت 

فرمود ز پی  مرد ِموفق ،زنی ست 

از دامن زن مرد به معراج برفت    

ردّ پای مادر در جنان

روزی که خدا گل آدم بسرشت  

برروی پر فرشتگان خوش بنوشت 

ای عالمیان نیک بدانید که هست 

همواره به زیر پای مادر ،بهشت  

دوستان" لطف کنیدبلافاصله پس از میل غذا این بخش را نخونیدنیشخند

موجود ناشناخته

هر کس که مجرد است؛ نشناخته زن 

آن هم که مبتلاست؛ نشناخته زن 

او هم که بگفت: زن چراغ خانه ست

والله قسم باز ، نشناخته زن  تعجبخنده

ترحّم الهی بر مرد

تا زن به جهان ِمردکی*! رخ بنمود  

مسکین بشد ُخدا بر او رحم نمود

صدمشکل او به یُمن این کار صواب 

حل کرده فقط به زن گرفتار نمود 

مردک* مرد بیچاره و مسکین!!   

زن چراغه خونه ست اما الهی که هیچ خونه ای چهلچراغ نداشته باشه 

زنده باشید و سلامت.تا بعد یاعلی مدد. 

قاصدک آدینه ها ؛ میعادگاه منتظران مولای آفتاب عدالت و حقیقت 

قاصدک آدینه ها   به روزشد و منتظر نوازش شماست

وقت نداریم.!!

سلام.امشب اومدم آپ کنم که دیدم نمیتونم با دیدن فیلم سینمایی*روز سوم*که بمناسبت 

آزادسازی خرمشهر از سیمای ملی پخش شد از کنار این واقعهء مهم بی تفاوت بگذرم! 

نوجوانی شانزده ساله بودم که در چنین روزی این خبر توجهم را جلب کرد: 

شنوندگان عزیز توجه فرمایید  شنوندگان عزیز توجه فرمایید 

*غزل قاصدک*خرمشهر..شهر خون..آزاد شد  *غزل قاصدک*

 چنین جمعیت زیادی که توی شهر مشغول شادمانی و سرور بودند را فقط در روز 

26 آذر 57 و با فرار محمدرضا پهلوی دیده بودم.البته توتظاهرات علیه رژیم هم دیده بودم 

اما نه مثل این..یک کارناوال عظیم و ملی..حق هم داشتند.آخه همون روزی که رادیو سقوط 

خرمشهر را اعلام کرد بغضی عجیب در گلوی شهرها نشسته بود و اینک رسیده بود ایام ظفر 

 

   

ضمن تبریک این روز بزرگ به عموم ایرانیان عاشق مام وطن؛ وظیفه دارم که به هر 

مناسبتی یادی از شقایقهای سفرکرده بکنم.!.چرا که امروزآسایش و ایمنی خانه و کاشانه مان 

مدیون تلاش و ازخودگذشتگی شهدای هشت سال دفاع مقدس است. 

ولی افسوس..افسوس ! درحالی کوفیان را لعن میکنیم که فراموشی مان باعث میشه  

گاهاً کوفیان ما را مقتدای خویش بپندارند!! 

امروز برای شهدا وقت نداریم ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم
با حضرت شیطان سرمان گرم گناه استما بهرملاقات خدا وقت نداریم
چون فرد مهمی شده نفس دغل مااندازه یک قبله دعا ، وقت نداریم
در کوفه تن ،غیرت ما خانه نشین استبهر سفر کرب و بلا ، وقت نداریم
تقویم گرفتاری ما پر شد ه از زردای سرخ ، گل لاله ، تو را وقت نداریم
هر چند که خوب است شهیدانه بمیریمخوب است،ولی حیف که ماوقت نداریم
   

ضمن گرامیداشت یاد و خاطر شهدای دفاع مقدس، قطعه شعر زیر را هم که دوستی عزیز و 

گرامی در آغازین روزهای آشنایی بعنوان هدیه برام گذاشت را تقدیم میکنم به: 

جانبازان شیمیایی و همسران و فرزندان آنان، شهیدان خاموش و بی ادعای میهن


تخت یک و اطاق چهار صد و هفتدکتر اومد،نسخه نوشت،داد و رفت
دستای خالیمو ندید،و رد شدطرز نگاش منو گزید،و رد شد
بابام رفیق تانکه و تفنگهبابام،اگه مریضه،مرد جنگه
هنوز صدای سرفه هاش می اومد 

تخت یک اطاق چهار صد وهفتنسخشو،دکترش به من داد و رفت 

 مامان دیگه یه پوست و استخونهچشمش پر ِاشکه،یه کاسه خونه
تا اخرش خودم  می رم یک تنهقلکمو می شکنم اون نشکنه 

خدا خدا،جونمی جون،چقد پول!! کپسول اکسیژن و قرص و آمپول
تخت یک و اطاق چهار صد وهفت من اومدم ،بابا، ولی یهو رفت 

پیش خدا جاش از زمین بهتره نبودنش بمون چه بد می گذره
با دست پر اومدمو حیف که نیس یه تخت خالی ومنو،چشم خیس 

قلکمو شکستم اما دلم...حالا چه جور تا بکنم با دلم
تخت یک اطاق چهار صد وهفت دکتر اومد..من اومدم .. بابا رفت
 

 

پ.ن: توصیه میکنم حتی اگر حال خوشی بهتون دست نمیده! 

با کلیک روی عکسهای جانبازان شیمیایی در ابعاد بزرگتر ببینید! 

بلکه کمی درنگ کردیم و حس کردیم، غم نهفته در چشمهای این مادر و کودک را.!!

زنده باشید و سلامت...تابعد...یاعلی مدد 

امروز نوشت:جهت اطلاع دوستان میگم: اون جانباز نه کلکسیونره که بخواد جعبه های قرص 

ودارو را جمع کنه و نه محتکر که برای روزمبادا  گرونتر بفروشه و صاحب باغ و ویلایی بشه!! 

تموم آدمها تو این دیار اراده کنند هر دارویی را میتونند تهیه کنند ولی جانبازان باید پوکه و جعبهء خالیه 

 داروی قبل را تحویل بدهند تا داروی جدید را بگیرند!!. درغیر این صورت مسند نشینان !فکر میکنن: 

جانبازان داروهاشون را در بازار آزاد دارن میفروشند.!. 

تو این مملکت همه متهم و مظنونند مگر اینکه خلافش ثابت بشه!!.والله اعلم.